کد خبر: ۱۰۱۸
تاریخ انتشار: ۱۶ تير ۱۳۹۷ - ۲۲:۳۶
روز یکشنبه برای شرکت در مراسم تدفین یک آدم خوب و دوست داشتنی به بهشت زهرا رفتم. او را با نام «عمو غفار» می‌شناختم. پیرمرد پرجنب و جوش و باصفای 80 ساله!

 از مبارزین قدیمی بود و چندسالی از عمرش را در زندان‌های سیاسی طاغوت گذرانده بود. هم بند مرحوم عسگراولادی بود و خاطرات زیادی از او نقل می‌کرد.

 به دلیل تحمل شکنجه‌های زیاد، بچه دار نمی‌شد! همسرش چند سال قبل فوت کرد و او به تنهایی با مستمری ناچیز بازنشستگی زندگی می‌کرد. مراسم‌اش بوی غربت می‌داد ولی در عین حال سرشار از معنویت بود. خدایش رحمت کند! او را به یک فاتحه یا صلوات مهمان کنید.



پی نوشت:
 
 این آقایان که در تصویر می‌بینید عزیزان زحمتکشی هستند که وظیفه به خاک سپاری ما را برعهده دارند. به دلیل کثرت اموات در تهران، این تیم با نظم و ترتیب خاص و زمان‌بندی حساب شده‌ی یک خط تولید انبوه (Mass Production)! کارشان را بی عیب و نقص انجام می‌دهند. خدا حفظ شان کند!

 اینجا ایستگاه آخر است! و اینها آخرین افرادی هستند که در این دنیا با آنها کار داریم!
چهره‌های آنان را به خاطر بسپاریم و منتظر ملاقات آنان و یا همکارانشان باشیم. طولانی نخواهد بود!

 معاد از جمله «بازدارنده‌های مهم اعتقادی» است که به حسب فطرت، مابه‌الاشتراک همه است و از وظایف مهم «روحانیون» تذکر دائمی نسبت به این «بازدارنده»هاست.

 غرق شدن بسیاری از روحانیون در امور اجرایی و سیاسی غیرضرور و بعضاً ناسالم، تأثیر کلام آنان را در جامعه کاهش داده است.

 اگر پیش نیاز ورود در مصادر اجرایی، خودسازی و تهذیب نفس است، روحانیون باید بیش از دیگران واحدهای این پیش نیاز را پاس کنند! که نمی‌کنند!

 در واقع بسیاری از روحانیون جایگاه و تأثیر معنوی خود را فراموش می‌کنند. باید به یادشان آورد!