کد خبر: ۱۹۲۱
تاریخ انتشار: ۱۰ دی ۱۳۹۸ - ۱۴:۰۶

هفته قبل، آخرین جلسه درس «اصول و مبانی مدیریت» با این بچه‌های خوبی که می‌بینید برگزار شد.
برای امتحان ده سؤال می‌دهم که باید به هشت مورد آن پاسخ دهند. یعنی اگر پاسخ دو سؤال را هم ندانند باز می توانند نمره 20 بگیرند!
بعضی‌‎ها 20 می گیرند و بعضی ها هم مردود می شوند و باید دوباره پاس کنند!
سعی می کنم به کسی که بیش از 2 یا 3 نمره اخذ نمی کند، 7 به بالا بدهم که معدلش خراب نشود و روحیه اش هم حفظ شود. 25 سال است که این رویه را حفظ کرده ام.
«تصمیم گیری» موضوع جلسه آخر ما بود.


پی نوشت:

تصمیم گیری آنقدر مهم است که برخی آن را مترادف کل مدیریت می دانند.
تصمیم گیری در فرآیند "حل مسأله" مفهوم پیدا می کند.
اولین قدم در این فرآیند، «مسأله یابی» است. با 6 روش مستقیم و غیرمستقیم، امر «مسأله یابی» محقق می‌شود. متأسفانه بسیاری از مدیران وقت و منابع سازمان را در در موضوعاتی هزینه می کنند که اصلاً مسأله سازمان نیست!
پس از تشخیص مسئله ، مرحله ی شناسایی و تبیین دقیق و پرتوافکنی به مسأله مطرح شود. پس از آن انواع راه حل های بدیل برای حل آن مطرح می شود که بعضی روش‌ها مثل "طوفان مغزی" ( Brain storming) از آن جمله است. سپس جدول هزینه – فایده برای همه ی راه حل ها تشکیل می شود و دست آخر راه حل بهینه ای که بیشترین منافع و کمترین هزینه را دارد، بعنوان راه حل نهایی انتخاب و اقدام می شود.

آسیب شناسی رفتار مدیران در هر قسمت از این فرآیند بررسی می شود. از جمله مدیرانی که اولین و یا آخرین راه حلی که به آنها پیشنهاد می شود عملی می کنند! و یا پس از انتخاب راه حل بهینه، با اولین انتقادات و یا جوسازی رسانه ای، از اجرای آن منصرف شده و عقب نشینی می کنند.
مدیر شایسته، کسی است که ضمن پذیرش آسیب ها و نقاط ضعف تصمیمات خود، بتواند نقاط قوت و برجسته آن را هم برای کارکنان و یا افکار عمومی تشریح کند و عملاً منابع مختلف را برای اجرای تصمیم نهایی سازمان بسیج نماید.