برای شرکت و سخنرانی در همایش فعالان رسانهای ایلام و بزرگداشت روز خبرنگار به آنجا رفتم.
ایلام شهر کوچکی است. کل استان ایلام چند صدهزار نفر بیشتر نیستند. (کمجمعیتترین استان کشور)
از بازار مرکزی و پارک اصلی شهر گرفته تا جنگل ارغوان و مزارع کنار شهر و کشتارگاه خیابان مهدیآباد، بازدید کردم. مردمش با محبت و خونگرماند و با مهمانان خوشرفتاری میکنند.
:small_orange_diamond: ایشان هم آقا بهمن معلم دوره ابتدایی است که در حال کار در مزرعه است. اونهم نرگس خانم، دختر ایشان است. زندگی باصفایی دارند.
یک گل آفتابگردان رسیده خریدم. میدانستم برای نوهها سوغات خوبی است. چند ساعتی مشغولشان کرد. حداقل فهمیدند تخمهها را لک لک ها نمیآورند!
:small_orange_diamond: قیمتها بالاتر از حد انتظار بود. گوشت کیلویی ۴۸ هزار تومان، با توجه به مزیت نسبی پرورش گوسفند استان که از تولید به مصرف و در کنار خیابان کشتار و تحویل میشود، برای مردم آنجا گران به نظر میرسد.
:small_orange_diamond: معماری شهر هم بیقواره است. علیرغم مناظر طبیعی اطراف شهر که میتواند چشم انداز خوبی برای خیابانها و مناطق مسکونی باشد، ساختمانهای چند طبقه نازیبا اکثر مناظر را کور کرده است.
:small_orange_diamond: تعریف جنگل ارغوان را هم شنیده بودم. هر چند فصل دیدن بوتههای زیبای ارغوانی نبود ولی احداث جاده بسیار عریض در میان آن، کلاً طبیعت بکر را نشانه گرفته و معلوم نیست در آینده چه بر سر این ظرفیت استثنایی خواهد آمد.
کلاً به شوراهای شهر نمره خوبی نمیدهم. هیچ نشانی از معماری صحیح و بومی دیده نمی شود. متناسب با برنامههایم، عکسهایی را تقدیم میکنم.
پی نوشت:
:small_orange_diamond: ایلام طولانی ترین مرز خشکی را دارد. مزیت دامپروری و کشاورزی استان، دلیل موجهی برای سرمایه گذاری و احداث کارخانههای تولید مواد غذایی و صدور آن به همسایگان غربی است.
:small_orange_diamond: طبیعت استثنائی استان و جوانان سالم، قوی و باانگیزه آنجا فرصتهای خوبی است که نباید از دست برود.
دولت باید به نوعی استقلال (نه خودمختاری) استانهای مرزی را به رسمیت بشناسند و با نصب حکمرانان قوی، شجاع و با انگیزه حداکثر امکانات استانی را در جهت تولید ملی و استقلال اقتصادی به کار بگیرد.