این جلسه ۵ ساعت به طول انجامید. سعی کردم حداکثر استفاده را از دیدگاه های او ببرم.
حسن عباسی بیشتر به دلیل سخنرانی های انقلابی و جنجالی در دانشگاه ها و در میان جوانان عدالتخواه شناخته می شود. در حالی که دانش و تجربه و اطلاعات او فراتر از انعکاس رسانه ای نظراتش است.
او اکنون رئیس اندیشکده یقین (مرکز بررسی های دکترینال) است. چند دقیقه ای وقت لازم بود تا معنای این عنوان را خوب فهم کنم!
ارائه تئوریهای دقیق و سامان یافته راهبردی در اکثر موضوعات مهم را حاکی از کارآمدی این مرکز می دانم. ضمن اینکه توانمندی و جامعیت خود او انکار ناپذیر است.
صراحت در بیان نقادانه از مزیت های اوست. کارگزاران نظام نباید از این بابت هراسناک باشند.
متفاوت اندیشیدن و متفاوت سخن گفتن با قرائت رسمی کشور، به معنای اپوزیسیون نیست، بلکه نشان از قدرت فکری و اندیشه ورزی در عقبه نظام است.
از او خواستم تا به گونه ای سخن بگوید که شاکی خصوصی، آنهم به لحاظ اهانت یا تهمت فردی پیدا نکند. قبول داشت. البته با تشریح برخی مصادیق شکایات، معتقد بود که این اصل را رعایت کرده است.
در مورد دستگاه قضا، هم نظر بودیم. محاکم فعلی برای بررسی اینگونه شکایات که پیچیدگی های فکری و سیاسی خاص خود را دارد از بضاعت لازم برخوردار نیست!
او معتقد بود مجازات ۷ ماه حبس برای عنوان اتهامی او بسیار ناچیز است!
به یاد فیلمهای وسترن افتادم که وقتی رئیس شورشیان اعلامیه (WANTED) و تعیین پاداش برای دستگیری خودش را می دید، چند گلوله به سمت آن شلیک می کرد و می گفت فقط همین! یعنی ارزش ما همین ۱۰۰ دلار است؟!
نگاه مثبت نخبگان و اندیشمندان به آراء حسن عباسی و مطالعه پژوهش های قابل اعتنای مرکز بررسی های دکترینال و نقد عالمانه و حتی به قول خودش "جدال احسن"، تنها راه مواجهه صحیح با این پدیده است. خودمان را از برکات این انتخاب صواب محروم نکنیم.