اصولگرایان خاص برنامهریزیهای خود برای انتخابات 98 و 1400 را از هم اکنون آغاز کردهاند و نه به صورت رسمی و تشکیلاتی، اما به صورت فردی تحرکاتی انجام میدهند که نشانگر عزم آنها برای حضور در فرایندهای انتخاباتی در آینده است. یکی از این افراد عزتا... ضرغامی رئیس اسبق صداوسیماست. وی که اخیرا مشاجرات حاشیه سازی با رئیسجمهور در شورای عالی فضای مجازی داشته رسما روحانی را در تیررس حمله قرار داده تا خود را یگانه ستاره منتقد وضع موجود و رئیسجمهور منتقد جلوه دهد تا بتواند در آینده مورد اقبال جامعه قرار گیرد و ردای ریاست جمهوری را بر تن کند. لذا از هم اکنون با برخی تحرکات گامهای ابتدایی را به سوی فتح پاستور بر میدارد، روندی که معلوم نیست به کجا ختم خواهد شد.
شباهت رفتاری با احمدینژاد
میخواهد از خود چهرهای منتقد از وضع موجود نشان دهد، لذا در رخدادهای مختلف یا اظهار نظرات بزرگان نظام داخل میشود و سویهگیری متفاوتی ابراز میکند. سخن از عزتا... ضرغامی است، ریاست اسبق صداوسیما که این روزها به چهرهای خبرساز بدل شده است. از این جهت بسیاری وی را با محمود احمدینژاد مقایسه میکنند. با وجود تفاوتهایی که میان محمود احمدینژاد رئیس دولتهای نهم و دهم با عزتا...ضرغامی وجود دارد، اما این دو شباهتهای انکار ناپذیری نیز دارند. یکی از این شباهتها تمایل به دیده شدن است. همانطور که احمدینژاد در طول دوران 8ساله صدارت خود تاکنون محافل خبری را رها نکرده و همواه در تیرس دوربینها بوده، ضرغامی نیز به نوبه خود با برخی تحرکات به دنبال دیده شدن و کسب محبوبیت است. کاری که دردوران حضورش در صداوسیما موفق به انجام آن نشد. شباهت دیگر را میتوان در هدف گرفتن افراد، بیان اظهارات تند و نقد وضع موجود دید. احمدینژاد به طور اساسی و ساختاری با وضعیت فعلی مخالف است و بدش نمیآید که لیدر جریان اپوزیسیون نیز باشد. از این جهت تمامی ساختارهای حاکمیتی و قوای 3گانه را مورد هجمه قرار میدهد و البته همین امر نیز موجب شده تا وی گوشهنشین عرصه سیاست ایران باشد. در طرف مقابل ضرغامی بسیار محدود و حساب شدهتر عمل میکند و انتقادات خود را بیشتر به رئیسجمهور، دولت و گاه مجلس ابراز میدارد و با دستگاه قضائی نیز کاری ندارد. چرا که اگر احمدینژاد درصدد قرارگرفتن در جایگاه لیدری سیاسی منتقدان است، اما ضرغامی به چند حیاط آن طرفتر چشم دوخته و در انتظار به تن کردن قبای ریاست جمهوری است.
گامهایی برای فتح پاستور
همان روزهایی که ضرغامی به بهانههای مختلف با چهرههای متفاوتی از حسین کروبی گرفته تا حسن عباسی صبحانه کاری برگزار میکرد؛ میشد حدس زد که وی چه در سر میپروراند. شاید اگر رفقای اصولگرایش طبق برنامه عمل میکردند او هم از حضور در رقابت انتخاباتی در سال96 باز نمیماند، اما رودست جمناییها به ضرغامی موجب شد او از آوردگاه انتخابات فاصله بگیرد. گرچه به آنچه که در سر داشت نرسید، اما رویای شیرینش را همچنان در سر نگه داشته تا در موقع لزوم آن را تحقق بخشد. در این راستا اگر شرایط باب میل ضرغامی پیش میرفت او دست کم اکنون دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی بود، اما معرفی حجتالاسلام سعیدرضا عاملی به دبیری این شورا امیدهای ضرغامی را برای تصاحب این پست بر باد داد. همین مساله جرقهای بود تا وی تحرکات خود را در مقابله با دولت آغاز کند. این چنین بود که در توئیتی به نقش وحید حقانیان در انتخاب عاملی اشاره کرد. به قول محمد مهاجری «لابد او برای کرسی دبیری شورای انقلاب فرهنگی کت و شلوار دوخته و ناگهان دیده به درد نمیخورد.» اما این پایان ماجرا نبود، چرا که ضرغامی برای نشان دادن چهرهای منتقد نسبت به دولت گام دوم را زمانی برداشت که پس از اظهارات رئیسجمهور درباب حجاب؛ در جلسه شورای عالی فضای مجازی با لحنی بد و توهینآمیز روحانی را نسبت به اظهاراتش مورد بازخواست قرارداد. حرکتی که بسیاری از اصولگریان نیز در تقبیح آن واکنش نشان دادند. از اینها که بگذریم بهنظر میرسد که از هم اکنون باید منتظر ورود ضرغامی به عنوان یکی از کاندیداهای 1400 باشیم. اگر روند طی شده را مورد مداقه قرار دهیم میبینیم او به رئیسجمهور روحانی که این روزها انتقادات بسیاری به وی میشود هجمه میبرد؛ سپس خبر میرسد که وی از سوی دفتر یکی از مقامات عالیه کشور از حضور در شورای عالی فضای مجازی و انقلاب فرهنگی منع شده و برخی رسانههای اصولگرا نیز قلمشان را علیه تحرکات وی بر خطوط کاغذ میرانند. مجموع این مسائل و سیگنالهای آینده نشانگر این مساله پر معنا و به ظاهر پنهان است که وی در انتخابات 1400 حضور خواهد داشت. تحرکات اخیر وی نیز نشانگر عزم ضرغامی برای تبدیل شدن به یک «ستاره منتقد وضع موجود» است و لازم به گفتن نیست که این ویژگی یکی از اصلیترین الزامات یک کاندیدای ریاست جمهوری است.
آستانه تحمل مسئولان
یک فعال سیاسی اصولگرا در ارتباط با اتفاقات اخیر پیرامون مشاجره اخیر میان رئیسجمهور و آقای ضرغامی اظهار داشت: یکی از معضلات جدی که جامعه مدیریتی ما پیدا کرده پایین آمدن آستانه تحمل مسئولان است. با توجه به اینکه مدیریت اجرایی کشور نوعی مدیریت جزیرهای است هرکس ساز خود را مینوازد. بنابر این در این اختلاف فازهایی که وجود دارد پیدایش اینگونه مسائل اجتناب ناپذیر است. حسن بیادی به «آرمان» گفت: فکر میکنم این معضلات جدی به دلیل منافع حزبی و گروهی برخی باندهای قدرت و ثروت ایجاد میشود. اینگونه نیست که فقط اصولگرایان با نقد دولت بخواهند خود را ناجی ملت جلوه دهند؛ بلکه اصلاحطلبان نیز اینگونهاند، اما من معتقدم کلا جامعه سیاسی کم آورده و پاسخگوی مردم نیست.