حاج غلام! نه! داش غلام!
غلام ژاندارم! نه! غلام بسیجی!
خیلیها حج میروند ولی از جنس «اکثر الضجیج و اقل الحجیج»اند! عنوان «حاجی» آنان حکایت «عجب حکایتی داشتی کل علی!» است!
#غلام_ژاندارم ، رو خواستند به زور تو کَت مردم کنند، آخرش هم قربون صدقهی اون «قزاق» برن، نشد! مردم انقلاب کردند.
غلام ما بسیجی و مَشتی است. جز این دو صفت، هیچ عنوان دیگری برازندهی او نیست.
«جانماز» آب نمیکشد، به «می» سجاده رنگین میکند و حواساش به اصل ارزشهای امام و انقلاب است تا کلیشههای نخنما و دستوری!
همکارمان با دوربین گوشی از چند دقیقه آخر صحبت ۲ ساعتمان تصویر گرفت که تقدیم میشود. ببینید، قشنگه!
پی نوشت:
1- داش غلام بسیجی، ملودی را خوب میفهمد و میداند که برای ماندگاری ترانه، ملودی آن، کلیدی است. از سابقهی ملودی «ممدی نبودی» برایم میگوید.
2- منزلاش اطراف شهریار است. ارزش نام #کویتی_پور که با ارزشهای هنری جبهه و جنگ آمیخته شده را به خوبی میداند و با هیچ چیز معاوضه نمیکند.
3- چون منافعی ندارد که با دیگران گره بخورد، با آزادی و شجاعت، کلمهی حقی را که میفهمد با صراحت مطرح میکند.
4- وقتی #بهروز_وثوقی با او تماس میگیرد و از مردانگی و صفای او تشکر میکند، حاضر نیست عبارات و تعابیر متواضعانه او را خبری کند و از من هم میخواهد این کار را نکنم.
5- به دلیل علاقهی مشترکمان به «قیصر» و «زینال بندری» و «حاج کاظم» حرفهایمان را بهتر میفهمیم!
با تقسیم بندی سیاسیون به «مرد و نامرد» کاملاً موافق است.
6- میگوید در فضای مجازی به او حمله میکنند که چرا به دلیل تشجیع رزمندگانی که باعث شهادت آنان شد!! «وجدان درد» ندارد! و او میگوید که محبت و لطف دائمی خانوادههای شهدا به او را کجای دلش بگذارد؟! صاحبان اصلی که همراهند. دیگران چرا کاسه داغتر از آش میشوند؟!
7- به رهبری عشق میورزد و گلهمند، از کوتاهی دست امثال او به ایشان است. داستان «اویس قرن» و یا «چیده شدن شهدا از آخر مجلس» را که به او میگویم قدری آرام میگیرد.
نگذاریم نمادهای جبهه و جنگ در پیچ و خم دنیای جدید فراموش شوند.