چند سالی است که مرزهای غربی کشور، شاهد پدیدهای به نام «کولبری»
است، که به دلایل مختلف، جنبه های انسانی و عاطفی آن بر جنبههای اقتصادی
فعالیت آنان سایه انداخته است. در 2روز گذشته از برخی معابر کولبری در
محورهای «سردشت» و «بانه» بازدید کردم. فرماندهان محترم ناجا و هنگهای
مرزبانی در این دو شهر، با من همراهی داشتند و از تجربه ارزشمند آنان سود
بردم.
جمع بندی مهمی از این سفر داشتم که به مقامات مسئول ارائه خواهم
داد. آنچه که حائز اهمیت است، مسأله معیشت مردم در روستاهای مرزی و مناطق
کوهستانی در غرب و شمالغرب کشور است که تاحدی با مسأله «کولبری» گره خورده
است.
تعطیل کردن فعالیت آنان، موجب ضرر و زیان مردم این منطقه و گسترش نارضایتی در میان آنان است.
امروز
عملاً «کولبری» غیرقانونی است. ضمن اینکه قاچاق در این مناطق در سطح پایین
تری در جریان است و مستمراً اخبار درگیری مرزداران فداکار با کولبرهای
غیرقانونی نیز به گوش میرسد.
شهادت ضابطان مظلوم ما، در کنار
خانوادههای داغدار برخی کولبرها که در درگیری کشته میشوند، به نوبه خود
از مشکلاتی است که میتواند مدیریت شود.
خطر جذب برخی جوانان بیکار و
نیازمند این منطقه به گروههای مسلح قاچاقچی و یا گروهکهای ضدانقلاب، در
صورت توقف فعالیتهای قانونی کولبری آنان نیز، به نوبه خود قابل توجه است.
مدیریت
صحیح فعالیت «کولبر» به نوبه خود میتواند برخی از مشکلات فعلی کشور را حل
کرده و به توسعه و رونق مناطق مرزی و فعالیتهای گردشگری نیز کمک کند.
ابطال
دفترچههای قبلی «کولبران» و تبدیل آن به کارتهای معافیت گمرکی، ضمن
اینکه قرار بوده اهداف مثبتی را تعقیب کند ولی در عمل آسیبهای مهم دیگری
نیز به همراه داشته است.
به نظر میرسد «کولبر» هم، کلمه دقیق و مورد علاقه مردم نیست چون بسیاری از آنان، از چهارپایان برای انتقال کالا استفاده میکنند.
یکی از همراهان ما کلمه «مرزکار» را پیشنهاد کرد که واژه جامعی برای فعالیتهای مختلف در مرز میباشد.