دیروز یک کیلو گوشت گوسفند خریدم. فروشنده ۱۰۰ هزار تومان از کارت
برداشت. خوشحال شدم! چون دفعه قبل ۱۲۰تومن برداشته بود. اما آیا قیمت واقعی
گوشت همین است؟
قیمت گوشت، حداکثر ۳ دلار است. همه ضرائب اضافی در خرید، حمل، توزیع و سود فروشنده را هم در نظر بگیریم، زیر ۵۰ هزار تومان می شود.
آیا واسطه های بزرگ، اجازه چنین کاری را به دولت میدهند؟
دور زدن دلال ها پیش نیاز دور زدن تحریمها ست!
پی نوشت:
چند هفته ای است که روی امنیت غذایی کار میکنم. از جلسه با نیروهای مولد و
متعهد در این حوزه تا کارشناسان دانشگاهی و بازدید از مراکز تولید
محصولات پروتئینی.
۱- آمار مراتع رسمی کشور ۸۱ میلیون هکتار است.
اگر مراتع غنی را به حساب نیاوریم، با مراتع متوسط و ضعیف حداقل ظرفیت
پرورش گوسفند ۲۰۰ میلیون راس است.
در حال حاضر کل ظرفیت پرورش گوسفند ۴۰ میلیون راس است که فقط ۱۰ میلیون راس آن به چرای طبیعی اختصاص دارد.
۲-
راهبرد تبدیل تغذیه دام از "چرای طبیعی و در فضای باز" به "پرورش و
نگهداری در فضای بسته" و تهیه علوفه ویژه که بخش قابل توجهی از سرمایههای
انسانی، زمین و منابع آبی را به خود اختصاص می دهد کار نادرستی بوده که از
رژیم قبل ریلگذاری شده است.
۳- چرای گوسفند، باعث اصلاح فیزیکی و
شیمیایی خاک شده و موجب تقویت مراتع می شود. بسیاری از هزینههای "تعلیف"
در پروسه ی کاشت، داشت، برداشت، انبار، خوراک سازی، خوراک ریزی، حمل و نقل،
جمع آوری کود و ... هم از بین میرود.
سیاست "تحدید مجوز چرا در مراتع" سیاست نادرستی است و باید اصلاح شود.
۴- طرح های جهادی زیادی توسط جوانان علاقمند ارائه شده که زمین های دیم به
مراتع دست کاشت تبدیل شوند و چهار برابر آن محصول دهند. این طرح ها نیاز
به همکاری و مجوز دارند. (حتی وام هم نمی خواهند.) ای کاش "جهاد سازندگی"
تعطیل نمی شد!