کد خبر: ۶۵۹
تاریخ انتشار: ۲۳ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۳:۲۰

- اوایل دهه ۸۰ ،برای افتتاح یکی از دفاتر سازمان به یکی از شهرستان ها رفته بودم .
قبل از سخنرانی من، مرحوم آقاسی اجرای حماسی و بسیار پر شوری داشت و مثل همیشه تحسین مکرر حضار همراهش بود.
فکر کردم موقع سخنرانی من است. اما مجری آمد و اعلام کرد که آقای احمد عزیزی هم برنامه دارند.

- ایشان پشت تریبون رفت و به آرامی و آهستگی شروع به قرائت سروده ی خود کرد.
قدری در سالن سر و صدا بود و در ابتدا صدای مرحوم عزیزی شنیده نمی شد.
کلاً فضا سرد شده بود!
با خودم گفتم ، بعد از گرد و خاکی که آقاسی به پا کرد! شاید انتخاب احمد عزیزی آرام، تصمیم درستی نبود و به نوعی بد سلیقگی محسوب می شد. اما به سرعت این ذهنیت عوض شد. چون اشعار زیبا و پرمعنی با اجرای فوق العاده عاطفی و حسی او حضار را متحول کرد.

- دائما از گوشه و کنار صدای احسنت بلند می‌شد و هر چه جلوتر می رفتیم ،مجلس بیشتر متحول می شد. چند بار هیجان زده شدم و به او آفرین گفتم .
قضاوت و احساس اولیه ام کاملاً اشتباه بود . کمی صبر و حوصله می خواست تا عادلانه داوری شود .
جالب تر از همه، رفاقت و رفتار بسیار شیرین این دو شاعر با هم بود . به ویژه تشویق های مکرری که نسبت به هم می کردند.

- هر گلی بوی خود را دارد. گل ها مزاحم هم نیستند .
ای کاش همه فعالان سیاسی در جبهه انقلاب هم همینطور بودند.
با کمی خوش بینی، وسعت نظر و صبر و حوصله می توان از کنار هم بودن لذت برد.
برای آنان فاتحه بخوانیم . منظورم آن دو شاعر بزرگ است. نه فعالان سیاسی