در جلسه دیشب شورایعالی انقلاب فرهنگی، مجلهای را باز کردم و این تصویر را دیدم. به سرکار خانم ابتکار که نزدیک من نشسته بود گفتم، من هر وقت تصویر یوز ایرانی میبینم بیاختیار یاد شما میافتم!
این مزاح که البته عین واقعیت است باعث شد تا نیم ساعت پس از جلسه در مورد مسائل اخیر محیط زیست گفتگو کنیم.
از پرونده جاسوسی برخی NGOها و مدیران دولتی در محیط زیست گرفته تا خودکشی دکتر سید امامی و دیگر مصائب فعالان محیط زیست، موضوعات مهمی بود که علاقمند بودم قرائت خانم ابتکار را در مورد آنها بشنوم. خیلی مفید بود، به اهلش منتقل خواهم کرد.
پی نوشت:
از نسل گربه سانان بزرگ، شیر ایرانی و ببر ایرانی در دوره قاجار و پهلوی منقرض شده و اجمالاً پلنگ و یوزپلنگ ایرانی هم در معرض خطر هستند.
یوز ایرانی علیرغم اهمیتی که دارد در حال انقراض است و در کل کشور به 100 قلاده نمیرسد و ظاهراً چون نسل این حیوان در کل آسیا هم منقرض شده، عملاً ایران مسئولیت و مأموریت حفظ آن را برعهده دارد. سازمان ملل هم سالهاست که همکاری میکند.
مسأله جاسوسی امر مهمی است که با امنیت مردم سروکار دارد و پروندههایی از این دست باید با جدیت و فوریت توسط دستگاههای مسئول پیگیری شده و اقدام مناسب امنیتی و قضائی صورت گیرد.
وظیفه رسانهها و تریبونهای مؤثر هم آن است که بین این موضوع با سایر فعالیتهایی که روال عادی خود را دارند تفکیک قائل شوند و تبیین مسأله، مانع هرگونه کج فهمی و یا ایجاد تردید در محیطهای مربوطه شوند.
مسأله محیط زیست، امروز از مهمترین و جدیترین دغدغههای مردم و حکومت است. فعالان محیط زیست که با عشق و انگیزه بالا چه به صورت فردی و چه در قالب NGOها در کشور فعالیت میکنند، باید مستمراً مورد تشویق حاکمیت قرار گرفته و به آنان اطمینان داده شود که رویدادهای نادر امنیتی به هیچ وجه مانع آزادی عمل آنان در این عرصه نیست.
این عرصه میتواند و باید به فراگیرترین و موجهترین حوزه فعالان اجتماعی در کشور تبدیل شود.
محیط زیست یک امر فرابخشی و فراجناحی است. مناقشات معمول دستگاههای اجرایی و حتی جریانهای سیاسی باید به نفع محیط زیست حل و فصل شود. این یک اصل است. حیات طبیعت، حیات همه ماست.
به خانم ابتکار گفتم هر وقت عکس یوز ایرانی می بینم ، یاد شما می افتم !
رویدادهای نادر امنیتی نباید آزادی عمل فعالان محیط زیست و NGO ها را محدود کند. حیات طبیعت حیات همه ی ماست.