سه شنبه برای سخنرانی در همایش "چادرهای آسمانی" به ارومیه رفتم.
چند جمله از صحبتهایم را در کانال شخصی گذاشته ام.
:small_orange_diamond: برای نماز ظهر و عصر به مسجد حاج آقای قریشی، صاحب قاموس قرآن، رفتم.
مسجد اعظم ارومیه در کنار بازار میوه و تره بار است. ارومیه ای ها خیلی با سلیقه اند. میوه ها و سبزی ها را چنان منظم کنار هم میچیند که آدم حظ میکند. قدر نعمت خدا را می دانند.
:small_orange_diamond: به مزار شهدا هم سر زدم و در کنار یادمان سرداران بزرگ دفاع مقدس شهیدان باکری و امینی به آنان ادای احترام کردم.
:small_orange_diamond: به مزار مرحوم غلامرضا حسنی امام جمعه و نماینده ولی فقیه هم رفتم و به یاد مجاهدت های او فاتحه خواندم.
:small_orange_diamond:چند بطری عرقیجات، چند بسته نقل و یک کیلو #سر_شیر سوغات آوردم. این آخری را بیشتر دوست دارم!
پی نوشت:
:small_orange_diamond:در مجاورت آرامستان زیبای شهر ، اسکلت بزرگ بتنی یک ساختمان ۱۰ طبقه با زیربنای زیاد به چشم می خورد.
:small_orange_diamond: می گویند در دولت قبل (تر) این پروژه را برای بیمارستان بزرگ شهر آغاز کردهاند که تا همین مرحله اعتبار زیادی را مصرف کرده است.
ظاهراً دولت بعد با این توجیه که نباید
:small_orange_diamond:بیمارستان در نزدیکی آرامستان (قبرستان) باشد پروژه را متوقف کردهاند و در این چند سال هیچ پروژه ای به عنوان ما به ازای آن هم آغاز نشده است.
:small_orange_diamond: اگر این موضوع صحت داشته باشد قدری عجیب به نظر میرسد.
آیا احداث بیمارستان در کنار آرامستان شگون ندارد؟ یا با اصول روانشناسی در تعارض است؟ شاید نظرخواهی از مردم ارومیه به تصمیمگیری کمک کند.
شما نظرتان چیست؟