با توجه به گستردگی حوزههای رسانه ملی، آشنایی اجمالی با ابعاد فعالیتهای آن به منظور کسب یک نگاه جامع و ذو ابعاد برای کارشناسان صداوسیما و حوزه ارتباطات، امری ضروری و بسیار مهم است.
فراز و نشیب حوادث ده ساله گذشته در سطح ملی و جهانی و نحوه مواجهه رسانه ملی با آنها نشان میدهد، نقش این سازمان در پهنه ملی و بینالمللی تا چه میزان حساس و تعیینکننده است. جایگاه امروز صداوسیما در نظام جمهوری اسلامی ایران جایگاهی حاکمیتی و بسیار گسترده و چندوجهی است.
امروز رسانه ملی در اداره کشور و تنظیم معادلات قدرت تاثیر بسزایی دارد و در جایگاه یک وزنه تعادلی بین قوا عمل میکند. به عبارت دیگر از نقش محوری صداوسیما در ایجاد هماهنگی و رفتار متوازن قوای سهگانه نباید غافل ماند؛ نقشی که ریشه در اتصال مستقیم این سازمان با مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی) دارد. رسانه ملی بهدلیل ارتباط بیواسطه با رهبر معظم انقلاب (مدظلهالعالی)، مهمترین عامل برای تثبیت مسیر راهبردی نظام جمهوری اسلامی ایران و جلوگیری از انحرافات و جهتگیریهای نادرست است.
سازمان صداوسیما با وجود همه تهدیدات داخلی و خارجی، آینه تمامنمای اقتدار و نشاط در کشور و حافظ روحیه امید و اطمینان به آینده در میان مردم بهشمار میآید. عملکرد این سازمان در تسهیل تداول قدرت در نظام جمهوری اسلامی ایران و جابهجایی دولتها در کشور و ورود بانشاط و همراه با پشتوانه مردمی روسای جمهوری به صحنه و خروج آرام و بیتشنج آنان از صحنه پس از اتمام دوره ماموریت؛ بسیار حساس، مهم و مثالزدنی بوده است که در ادوار مختلف با صلابت و متانت به انجام رسیده است.
در سال پایانی دولت دهم، با توجه به مشکلاتی که در حوزه روابط قدرت و اختلافات قوا به وجود آمد، نقش رسانه ملی در ایجاد آرامش عمومی و انتقال سالم و بیتنش قدرت به دولت جدید، تنها نمونهای از عملکرد هوشمندانه و همراه با اقتدار این رسانه است.
امروز سازمان صداوسیما بهدلیل عدم وابستگی به احزاب و جناحهای مختلف سیاسی و بهدلیل حفظ استقلال و هویت ملی خود، از اهمیت فوقالعادهای برای پیشبرد اهداف کشور برخوردار است و به قدرت بیبدیلی در برقراری همگراییهای مور نیاز جامعه بویژه در حوزه فرهنگی و اجتماعی تبدیل شده است.
رسانه ملی با تکیه بر تجارب سالیان طولانی در دل حوادث و رخدادهای پرفراز و نشیب انقلاب اسلامی، اینک به قدرت مدیریت و مهارکنندگی بسیار بالایی در قبال عملیات روانی دشمن دست یافته است. در فتنه سال 1388 و در مقابله با کنشگران متنوع و متعدد و پرقدرتی که در صحنه سیاسی پرتلاطم آن روز ایفای نقش میکردند و عملا آب در آسیاب دشمن میریختند، صداوسیما ثابت کرد که با اتکای به لطف الهی و هدایتهای رهبری معظم میتواند بهتنهایی بحرانهای بسیار خطیر را مهار و مدیریت کند.
سازمان صداوسیما عامل مهم و قدرتمندی در بسیج عمومی مردم و کشور در بزنگاههای حساس تاریخ معاصر این مرز و بوم است و با عملکرد خود نشان داده است که ظرفیتهای دینی و فرهنگی جامعه را بخوبی میشناسد. امروزه صداوسیما از یک ساختار قدرتمند، متمرکز و هوشمند برای جریانسازی و تولید گفتمان متناسب با شرایط انقلاب در حوزه تولیدات فرهنگی و هنری برخوردار است و رسانه ملی با توجه به تولیدات فراوان همافزای خود این قابلیت و قدرت را دارد که با تولیدات همسو با اهداف ارزشمند نظام، در هدایت مردم و خنثیسازی جریانهای منحط و منحرف، موفق و موثر ظاهر شود.
بیشک بدون حضور و تلاش رسانه ملی، اجرای پروژههای اجرایی و طرحهای بزرگ ملی امکانپذیر نبود. حفظ و پیشبرد اهداف نظام در پروژههای خطیر نظیر هستهای، هدفمندی یارانهها، برگزاری انتخابات، اجرای نقش مدیریت قرارگاهی برای دستگاههای نظام در موضوعات مهم ملی، مناسبتهای سالانه و... جز از طریق ایفای نقش هوشمندانه رسانه ملی در مدیریت و هدایت افکار عمومی جامعه و اطلاعرسانی بهنگام و جلب همکاری و پشتیبانی آحاد ملت نمیتوانست تحقق یابد.
بنابراین اگر ما امروز از صداوسیما صحبت میکنیم، درواقع از پدیدهای جدید و منحصر به فرد در جمهوری اسلامی ایران سخن میگوییم که علاوه بر وظایف معمولی و طبیعی یک سازمان رادیویی و تلویزیونی، ماموریتهای بسیار سنگین و خطیری از آن انتظار میرود که با کیان نظام و سرنوشت ملت ارتباط پیدا میکند.
از اینرو مدیران و کارشناسانی که در رسانه ملی کار میکنند، باید بهتر از هر کسی به ابعاد، اهمیت و حساسیت ماموریت خود آگاه باشند، در غیر این صورت سامانه و ظرفیت بسیار عظیمی که برای ثبات و هدایت کشور طراحی شده است، به یک مجموعه کماثر و کمخاصیت و صرفا برای ایجاد سرگرمی یا بعضی آموزشهای خاص تقلیل مییابد.
اجتهاد رسانهای و حماسه 9 دی
یکی از ظرایف مدیریت در رسانه ملی، رفع تزاحم میان ارزشهاست. گاه در تمشیت امور رسانه دوراهیهایی بروز میکند که قدرت تشخیص بالا و بصیرت لازم ـ که ما از آن به «اجتهاد رسانهای» تعبیر میکنیم ـ مورد نیاز است. عبور سالم از این بزنگاههای اندیشهسوز و مسئولیتآفرین، هنر یک مدیر رسانه است. ذکر یک نمونه در این زمینه کافی است تا اهمیت این موضوع بدرستی درک شود.
در سال 88 و در جریان حوادث فتنه، حادثه شوم پاره کردن تصویر حضرت امام(ره) و نیز آتش زدن تکیه عزاداری حضرت امام حسین(علیهالسلام) به وقوع پیوست. در برخورد با این رخداد، یک دوراهی و چالش جدی بهوجود آمد. از یک سو به مقدسات این ملت توهین شده بود و انعکاس آن در رسانه موجب اشاعه پلشتی و اسائه ادب به ساحت امام(ره) و حضرت اباعبدالله الحسین(ع) بود و از سوی دیگر لازم بود مردم از این حادثه سوءمطلع شوند تا به عمق فاجعهای که در کمین انقلاب بود پی ببرند.
اما بدرستی چگونه میشد اجازه داد این هتک حرمت در مرئا و منظر یک ملت قرار بگیرد. دوراهی طاقتسوزی در مسیر تصمیمگیری بهوجود آمد، لکن سرانجام با تکیه به تشخیص و اجتهاد رسانهای در صحنه و علیرغم مخالفت برخی از مسئولان کشور تصمیم گرفته شد این هتک حرمت به نمایش درآید. از آنجا که اخلاص در این کار وجود داشت، بحمدالله نتیجه این تصمیم سخت به بار نشست و موجب اطلاع و آگاهی عمومی جامعه نسبت به عمق فاجعه و خطر گردید و نهایتا حماسه شیرین و غرورآفرین 9 دی را بهدنبال آورد. پیشبینی این شیرینی در قبال آن تلخی سهمگین کار آسانی نبود. مدیریت در رسانه ملی به یک معنا عبور از این گردنههای سخت و طاقتفرساست.
نمونههای دیگری از اینگونه تصمیمگیریها در سه جلسه مهم با اعضای محترم خبرگان رهبری مطرح شد که نتیجه آن موجب ابراز رضایت آن مجلس معظم و محترم از عملکرد رسانه ملی در محضر رهبر معظم انقلاب گردید.
مجموعه مدیریتی سازمان صداوسیما بهدلیل برخورداری از چنین نگاه و دیدگاهی در طول دهه گذشته، علیرغم حساسیت و خطیر بودن ماموریتش، به لطف الهی دچار هیچ گونه خطای راهبردی نشده است.
و این یکی از موفقیتهای بزرگ سازمان است. دلیل مهم دیگر در این زمینه، اتصال مستقیم به رهبری و تبعیت و اعتقاد کامل مدیران سازمان به معظمله و متقابلا رضایتمندی ایشان از عملکرد رسانه ملی در مقاطع مختلف بوده است. این موضوع باعث شد تا رسانه ملی به دور از هرگونه جهتگیری سیاسی و جناحی و صرفا با التزام به خط و راه رهبری پروژههای بسیار مهمی را در سطح سیاسی، امنیتی و اجتماعی مدیریت کند و در این امر خطیر بهمدد الهی خطای راهبردی نداشته باشد.
گامی بلند به نام افق رسانه
به جرات میتوان گفت که سازمان صداوسیما جزو اولین نهادهای کشور بود که اقدام به برنامهریزی استراتژیک نمود و طی دو سال مطالعه و پژوهش و با بهرهگیری از ظرفیت علمی استادان برجسته رشته مدیریت کشور و نیز ظرفیت علمی و تجربی مدیران و کارشناسان خود موفق شد در نیمه سال 1383 سند افق رسانه را تولید کند. در این سند راهبردی ضمن تحلیل دقیق محیط داخلی و خارجی و احصای نقاط قوت و ضعف سازمان صداوسیما و نیز فرصتها و تهدیدهای محیطی، «بیانیه ماموریت»، «چشمانداز ده ساله»، «اهداف کلان سازمان» و «راهبردهای رسانه ملی» و برنامههای کوتاهمدت و بلندمدت تدوین شد. در پرتو تولید این سند جلسات علمی، آموزشی و مدیریتی افق رسانه هر سه ماه یک بار تشکیل شد که تا به امروز که چهلمین نشست افق رسانه در پیش است، نشستهای افق رسانه موجب گردید مجموعه مدیریتی و کارشناسی سازمان به یک نوع همگرایی و انسجام در دیدگاه، تحلیل و عمل دست پیدا کنند.
امروز در بسیاری از سازمانها، نشستهای «افق رسانه» بهعنوان یک دستاورد و الگوی موفق برای همگرایی، همجهتی، همافزایی و همزبانی سازمانی مطرح است.
برای هر نشست ابتدا مهمترین موضوعات، انتخاب و رهنمودها و منویات رهبری و اسناد بالا دستی نظام در آن زمینه استخراج میشد. این موضوعات پس از طرح اولیه در شورای معاونان در حوزه هر معاونت بررسی و چندین بار طرح، ارجاع و تکمیل میشد. تمام تلاش بر این بود تا با بهکارگیری عقل جمعی و بهرهمندی از نظرات کارشناسان و استادان، همه ابعاد و ظرایف مربوط به آن موضوع مورد توجه و جمعبندی قرار گیرد. حاصل آن در جلسه افق رسانه توسط رئیس سازمان به سمع و نظر بیش از هزار نفر از مدیران، کارشناسان، برنامهسازان و تهیهکنندگان در قالب یک محتوای علمی و آموزشی میرسید.
تا به حال حداقل 40 موضوع بسیار مهم و مبتلا به رسانه ملی نظیر ماهواره، فضای مجازی، مزیتهای نسبی رسانه، نظارت، همگرایی مخاطبان(رگرسیون)، نوآوری، جنگ نرم، اصول چهارگانه ابلاغی، نامگذاریهای سال، موسیقی و... مورد بررسی و نظریهپردازی قرار گرفته است. به طوری که میتوان ادعا کرد محتوای علمی و آموزشی مطروحه در نزدیک به 40 نشست سراسری افق رسانه، امروز به یکی از مهمترین منابع درسی دانشگاه صداوسیما تبدیل شده است که میتواند در کنار دیگر مباحث کلاسیک دانشگاهی مورد بهرهبرداری و تدریس واقع شود. هماکنون با تبیین و اجرای «سند افق رسانه»، مدیران صف سازمان در شهرستانها و مراکز، همان شاخصها و جهتگیریهایی را دارند که ستاد سازمان در بالاترین سطح مورد توجه قرار میدهد. حصول چنین سطحی از همگرایی و همافزایی برای سازمانی که چند ده هزار نیرو دارد و مسائلش بسیار پیچیده است، واجد اهمیت بسیار زیادی است، بهگونهای که میتوان از دستاورد «افق رسانه» بهعنوان یک تراز جدید مدیریتی در سطح سازمانهای بزرگ یاد کرد که قابل الگوبرداری در دیگر سازمانها و وزارتخانههای کشور است.
اینک که پس از ده سال، یکبار دیگر سند افق رسانه را مرور میکنیم، دقت کارشناسی و هوشمندی منعکس در مضامین این سند همچنان جلب توجه میکند. یکی از خروجیهای این سند در آن زمان این بود که رسانه بزودی با محیطی رقابتی مواجه خواهد شد و لازم است خود را برای چنین مواجههای آماده کند. در آن سند پیشبینی شده بود که رسانه ملی آرام آرام در حال گذار از فضای انحصاری به فضای رقابتی است؛ واقعیتی که بوضوح پنج سال بعد با به صحنه آمدن رسانههای فارسیزبان ماهوارهای نسل دوم به وقوع پیوست. اکنون، ما شاهد یک آرایش رسانهای رقیب چه در فضای ماهوارهها و چه در فضای مجازی هستیم، و لذا یکی از مهمترین چالشهای ما در سال گذشته و هماینک این است که بتوانیم مزیتهای رقابتی خود را حفظ و تحکیم نماییم و به مزیتهای رقابتی جدید دست پیدا کنیم.
در مواجهه با چنین فضای رقابتیای، اقدامات سازمان در چند سال گذشته را در جهت حفظ و تقویت مزیتهای رقابتی آن میتوان چنین برشمرد:
نهضت تولید فیلمهای تلویزیونی
نهضت تولید فیلمهای تلویزیونی یکی از اقدامات رسانه ملی طی دهه گذشته برای افزایش مزیتهای رقابتی آن بوده است. پیش از این، برنامهای قابل توجه برای تولید فیلمهای تلویزیونی وجود نداشت. اما با سیاستگذاری، تقسیم مأموریت، توزیع منابع و همراهی صنوف مختلف هنرمندان، امروز بالغ بر 1400 فیلم تلویزیونی تولید و پخش شده است. برخی از این فیلمها به لحاظ ویژگیهای حرفهای در سطح بالایی قرار دارند و بهرغم هزینه تولید پایین، بسیاری از آنها توانستند در جشنوارههای مهم ملی و بینالمللی، امتیازات بالایی را کسب کنند. با شکلگیری این نهضت، فیلمهای ماندگاری خلق گردید و گردش مالی در حوزه سینمای کشور افزایش یافت، هزاران شغل ایجاد شد و سینمایی که دچار ورشکستگی و رکود بود، رونق یافت. در کنار ابتکار نهضت تولید فیلمهای تلویزیونی، در حوزه سریال و مجموعههای تلویزیونی نیز خلاقیتهای جدیدی بروز و ظهور یافت. برای نخستینبار با توجه به نیاز مخاطبان، پرداختن به بحثهای عمیقتر معارفی در دستور کار قرار گرفت. ژانری با پرداختن به موضوعات خاص اعتقادی و ماورایی نظیر برزخ، معاد و شیطان به وجود آمد و سریالهایی نظیر «او یک فرشته بود»، «اغما»، «آخرین گناه»، «صاحبدلان»، «روز حسرت» و «کمکم کن» تولید شد که با استقبال فراوان مواجه گردید. در حوزه کارهای نمایشی پرمخاطب شبانه، با تکیه بر متنهای غنی، مجموعههای 60 قسمتی و حتی 90 قسمتی به صورت یک درام پیوسته و نه اپیزودیک (داستانهای منقطع و مستقل) تولید شد. مجموعههایی نظیر «رستگاران»، «دلنوازان»، «نرگس»، «ترانه مادری» و «فاصله» از این زمرهاند که بهدلیل داستان جذاب و پخش مستمر در هر شب، مخاطبان فراوانی یافتند. همچنین به مجموعههای نمایشی با موضوع انقلاب و تاریخ معاصر ایران توجه ویژهای شد و بیش از 30 سریال در این زمینه تولید گردید و به روشنگری درباره دوران تاریک دیکتاتوری وابسته پهلوی اول و دوم پرداخته شد. فقط در پنج سال اول، بالغ بر دو برابر کل تولیدات گذشته سازمان با موضوع پهلوی، تولید و پخش شد.
در حوزه پویانمایی و تولید انیمیشن که اهمیت خاصی در تربیت فرزندان و نوباوگان کشور دارد و خود یک ساختار مهم برنامهسازی است، سرمایهگذاری ویژهای صورت گرفت و تولید انیمیشن در تهران و استانها به 20 هزار دقیقه در سال رسید که حاکی از رشد هفت برابری میباشد. در این زمینه اقدامات و سرمایهگذاریهای لازم اعم از آموزش نیروها در سراسر کشور، آموزشهای فنی و ایجاد امکانات رایانهای صورت گرفت. مراکزی که قبلا تنها چند دقیقه انیمیشن میساختند، امروز دهها ساعت تولید دارند و برخی از آنها به قطب تولید انیمیشن کشور تبدیل شدهاند. اکنون بعضی از مراکز صداوسیما در استانها بهتنهایی معادل بعضی از کشورهای دنیا انیمیشن تولید میکنند. همزمان با این اقدام ارزشمند، تولید فیلمهای سینمایی فاخر صبا فیلم در دستور کار قرار گرفت و با راهاندازی شبکه پویا بستر مناسبی برای جذب مخاطب کودک، نوجوان و حتی خانوادههای ایرانی و نیز استفاده موثر از این تولیدات فراهم شد.
اقدام معتنابه دیگر در جهت حفظ و تحکیم مزیت رقابتی رسانه ملی در سپهر رسانهای کشور، تولید و پخش سریالهای فاخر الف ویژه بود؛ مجموعههای تلویزیونیای که جریانساز بوده و تاثیرات فرهنگی ـ اجتماعی بزرگی در جامعه بهوجود آوردند. مجموعههای نظیر «یوسف پیامبر»، «مختار»، «بشارت منجی»، «دکتر قریب»، «در چشم باد»، «کلاه پهلوی»، «شیخ بهایی»، «نردبام آسمان»، «مدار صفر درجه» و «شهریار» با سرمایهگذاری و مساعی فراوان تولید شد و برخی از این سریالها توفیقات فراوانی در سطح جهانی و منطقهای پیدا کردند.
اکنون عملکرد سیما در حوزه برنامههای نمایشی به بیش از 2500 ساعت در سال رسیده که البته توان و ظرفیت موجود تولید به مراتب بیش از این مقدار است.
گذر آنالوگ به دیجیتال
اقدام مهم دیگر، طراحی و اجرای موفق پروژه بسیار عظیم گذر از آنالوگ به دیجیتال است. با وجود هزینه سنگین این پروژه و بهرغم همکاری ضعیف دولتهای وقت، صداوسیما تلاش کرد با برنامهریزی فشرده در سه حوزه «تولید»، «انتشار» و «دریافت» بسترهای لازم را در این عرصه فراهم کند. در مدت پنج سال عملا پروژه ملی «گذر از آنالوگ به دیجیتال» به اجرا درآمد و هماینک بیش از 84 درصد مردم از خدمات تلویزیون دیجیتال استفاده میکنند.
راهاندازی سیستم دیجیتال در کشور، این امکان را فراهم کرد تا با توجه به رویکرد رقابتی سازمان و نیز با توجه به نیازهای متنوع مخاطبان، اقدام به راهاندازی شبکههای تخصصی شود؛ اقدامی که بر بستر تلویزیون دیجیتال همزمان دو هدف را نشانه گرفت: افزایش کیفیت پخش دیجیتال در مقایسه با آنالوگ و نیز ارائه محتواهای خاص و تخصصی برای بخشها و انواع مختلف مخاطبان. خوشبختانه صداوسیما در این عرصه بموقع و موفق عمل کرد و با تولید محتوای پاک و مناسب و نمایش آن بر بستر شبکههای موضوعی نظیر قرآن و معارف، مستند، نمایش، پویا، بازار، ورزش، سلامت، تماشا، نسیم، افق و نیز شبکه HD موفق شد هم بر حجم مخاطبان خود و هم بر رضایتمندی آنان بیفزاید. در اینجا لازم است به حوزه صدا نیز اشاره شود. در بخش رادیو، افزایش شبکههای رادیویی و شکلگیری شبکههای موضوعی نمایش، گفتوگو، کتاب، نوا، آوا، اقتصاد، خانواده، صدای آشنا، ندای اسلام، دانش صبا، تلاوت، گلچین، کودک و نوجوان و رادیو اینترنتی ایران صدا بر بستر دیجیتال محقق شد. اکنون بیش از 84 درصد مردم میتوانند با تهیه یک دستگاه ستآپباکس به بیش از 23 شبکه تلویزیونی و نیز 20 شبکه رادیویی دیجیتال شامل انواع شبکههای عمومی و موضوعی دسترسی داشته باشند.
نظرسنجیهای مرکز تحقیقات صداوسیما نشان میدهد که با شکلگیری چنین آرایش جامع رسانهای بالغ بر 8 درصد از بینندگان ماهواره کم شده و عملا مخاطبان اقبال بیشتری به شبکهها و برنامههای رسانه ملی پیدا کردهاند.
مراکز استان؛ سازمان دوم رسانه
موضوع مهم دیگر، تحول اساسی در حوزه استانهاست. امروز ما شاهد تولد سازمان دوم رسانه ملی هستیم که منظومهای از 30 شبکه رادیویی و 30 شبکه تلویزیونی 24 ساعته مراکز را شامل میشود. اکنون این مراکز توان تولید بسیار بالایی دارند و از ظرفیتهای استانی در جهت تقویت فرهنگ محلی و ملی بهره میجویند. امروز یکی از بهترین منابع استفاده مردم در داخل و خارج کشور، شبکههای استانی هستند که روی ماهواره قرار دارند. در صورت تأمین اعتبار، در آینده این شبکهها بهصورت دیجیتال و پخش زمینی در اختیار مردم قرار میگیرد. مراکز استانها بهدلیل دستیابی به سطوح کیفیتر تولید موفق شدهاند به جوایز و افتخارات قابل توجهی در جشنوارههای ملی و بینالمللی دست پیدا کنند.
پیشرفتهای فنی سازمان نیز که بسترساز شکلگیری چنین آرایش رسانهای عظیمی است، بسیار قابل توجه است. ساخت انواع فرستندههای پرقدرت و کمقدرت در داخل و سیگنالرسانی زمینی به کمک فیبر نوری به تمام مراکز استانها، یک انقلاب بزرگ سیگنالرسانی است. در مقطع حساس تحریمهای دشمن، سیگنالرسانی روی 29 ماهواره مدیریت شد. به بهانههای مختلف هر از گاهی یک یا چند شبکه روی یک ماهواره قطع میشد و با هوشمندی و اقدام بموقع شبکههای قطع شده را روی ماهوارههای جایگزین منتقل کرد، بدون آنکه کوچکترین اختلالی در دریافت سیگنال توسط مخاطبان بهوجود آید. این کار مستلزم برقراری ارتباطات بینالمللی و مذاکرات حقوقی پیچیدهای بود که خوشبختانه با همه سنگاندازیهای تحریمکنندگان این مشکل بخوبی مدیریت شد. امروز انتقال سیگنال بر بستر فیبر نوری با کیفیت و پایداری بالا و اطمینان فوقالعاده، آخرین مراحل رسیدن به فرستندهها را طی میکند.
از دیگر تدابیر مهم سازمان مدیریت داشتههاست؛ به این معنا که سازمان هم در حوزه آرشیو و هم در حوزه تولیداتی که نباید فقط یکبار دیده شوند، ظرفیتهای بالایی دارد. لذا با توجه به تنوع بسیار بالای موجود، امکان اینکه همه مردم بتوانند از همه تولیدات استفاده کنند، فراهم شد. بنابراین با هزینههای کم و با تنظیم هوشمندانه جداول پخش در شبکههایی مثل نمایش، تماشا، مستند و انیمیشن، بسیاری از تولیدات رسانه ملی که همه علاقهمندان و مخاطبان نمیتوانستند آنها را در زمان پخش از شبکههای عمومی ببینند، از این طریق موفق به تماشای این برنامهها شدند. نظرسنجیهای مرکز تحقیقات گواه آن است که بازپخش این تولیدات با حجم مخاطب خوبی روبهرو شده است.
استفاده از آرشیو و تدبیر و شجاعت سازمان در باز کردن درهای آرشیو و کاستن از خطوط قرمز بیمبنا، فوقالعاده مورد اقبال مردم واقع شد و نقش مهمی در تحکیم سیاست رقابتی داشت.
متأسفانه در گذشته به دلایل مختلف و بعضی محدودیتها و خط قرمزهای خودساخته و آییننامهها و دستورالعملهای غیرشفاف، بخش زیادی از ظرفیت عظیمی که میتوانست در اختیار مردم قرار گیرد، در آرشیو صداوسیما خاک میخورد. لذا از همان ابتدا، سیاست باز کردن درهای آرشیو با رویکرد احترام به مخاطب و اینکه دانستن حق مردم است و باید نسل جدید با حقایق و ریشههای انقلاب آشنا شوند، اجرایی شد. صداوسیما پس از باز کردن درهای آرشیو، فضای رقابتی جدیدی را فراهم کرد، بهطوری که تصویر تلویزیون دیدنیتر شد، اعتمادسازی افزایش یافت و غرور ملی و بصیرت مردم بیشتر شد.
شبکههای برونمرزی و تغییر معادلات جهانی
در دهه گذشته، شبکههای برونمرزی جمهوری اسلامی ایران یکی از موفقترین و تاثیرگذارترین دورههای خود را در سپهر رسانهای منطقه و جهان پشت سر گذاشتند.
بیداری اسلامی حادثه بسیار مهمی در منطقه بود که شبکههای برونمرزی صداوسیما نقش محوری در اطلاعرسانی و آگاهیبخشی به مردم و تمهید زمینههای لازم برای به ثمر نشستن انقلابهای مردمی در کشورهای منطقه داشتند. بهعنوان نمونه در اوج انقلاب مصر، شبکه العالم جزو سه شبکهای بود که در میدان التحریر به نمایش درآمد و تاثیر مهمی در پیشبرد انقلاب و سرنگونی مبارک داشت؛ این حقیقتی است که در زمان بازدید 60 نفر از اندیشمندان مصر از جمهوری اسلامی ایران بر زبان آنان جاری شد. در این سالها شبکههای برونمرزی در مقابل مجموعهای از شبکههای صهیونیستی و وابسته به استکبار و ارتجاع منطقه نقش تاریخی و موثری ایفا کردند. در این دوره با سرمایهگذاریهایی که انجام گرفت، قدرت تاثیرگذاری شبکههای برونمرزی برای همه مخاطبان با توجه به زبانها و سلایق مختلف گسترش پیدا کرد. راهاندازی شبکه قدرتمند خبری انگلیسی زبان Press TV توانست معادلات خبری جهان را در مناطق هدف تغییر دهد. شواهد بسیاری وجود دارد که در مقاطع مختلف تاریخی و سیاسی که شبکههای رسانهای نظام سلطه تلاش میکردند سوژههای مهمی چون جنبش ضد والاستریت را مخفی نگه دارند یا منحرف کنند، حضور پرقدرت شبکه Press TV باعث شد که شبکههای رقیب مجبور به پخش بعضی از واقعیات شوند. با تجربه خوبی که در حوزه برونمرزی سازمان وجود داشت و ارتباط گستردهای که با نهادهای رسانهای و خبری ایجاد شد، این شبکه بسرعت توانست به یکی از منابع جدی خبری در سطح جهانی تبدیل شود. اکنون سایت این شبکه، با مراجعه صد میلیونی در ماه به یکی از پرنفوذترین و پرمخاطبترین منابع خبری در فضای مجازی تبدیل شده است.
در زمانی که شبکه پرس تیوی از ماهواره قطع شد، این سایت توانست با قدرت بیشتری در سطح جهانی اطلاعرسانی کند. قطع مکرر شبکه Press TV از ماهوارههای مختلف بر اثر فشار آمریکاییها و صهیونیستها با وجود قراردادهای حقوقی متقن بهتنهایی حاکی از تاثیرگذاری فوقالعاده این شبکه بر فضای خبری بینالمللی است.
راهاندازی شبکه Hispan TV بهزبان اسپانیولی برای مخاطبان آمریکای لاتین اقدام مهم دیگر رسانه ملی در صحنه بینالمللی است. در واقع جمهوری اسلامی تا قبل از این در نیمی از کره زمین بویژه کشورهای آمریکای لاتین که حیاط خلوت آمریکا محسوب میشد، به لحاظ رسانهای نفوذی نداشت؛ با ایجاد شبکه Hispan TV که در سطح بالای حرفهای راهاندازی شد بخش زیادی از مردم دنیا در این منطقه جغرافیایی تحتپوشش رسانه جمهوری اسلامی قرار گرفتند.
حضور پرقدرت هیسپان تیوی در کنار برخی شبکههای دیگر همسو با جمهوری اسلامی توانست تمام معادلات مربوط به حوزه رسانه و اطلاعرسانی را در آن بخش مهم از دنیا تغییر دهد.
راهاندازی شبکه IFILM که رسالت بزرگ صدور فرهنگ ایران اسلامی را در سطح جهان به عهده دارد، موجب تکمیل آرایش رسانهای برونمرزی شد. در مرحله اول این شبکه به زبان عربی با هدف جذب مخاطبان در منطقه راهاندازی شد و حجم زیادی از تولیدات جمهوری اسلامی شامل فیلمها و سریالهایی که در واقع نشاندهنده پیشرفت جمهوری اسلامی ایران و علایق انقلابی و نگاه پاک انسانی در کشور ما بود از طریق این شبکه به نمایش درآمد. در مرحله بعد شبکه IFILM به زبان انگلیسی راهاندازی شد و اکنون این شبکه در سطح جهانی مخاطبان فراوانی دارد. به نظر میرسد این هدف مهم جمهوری اسلامی در طول دوران پس از انقلاب که بتواند مردم دنیا را با فرهنگ غنی و ارزشمند کشور و تولیدات هنری آن آشنا کند، عملا با راهاندازی این دو شبکه در سطح جهانی محقق شد. قطع مکرر شبکه IFILM از ماهواره حاکی از این است که کشورهای غربی و کشورهای مرتجع منطقه اصولا از فرهنگ جمهوری اسلامی ایران و حرف جدیدی که به حسب ظاهر سیاسی هم نیست و یک نگاه اصیل فرهنگی، هنری و دینی اسلام است، هراس دارند.
حوزه برونمرزی، حوزه آفندی است. رسانه ملی هرگز در لاک پدافندی فرو نرفت بلکه با درک صحیح از جایگاه جمهوری اسلامی ایران و موضع مقتدرانه و آفندی آن، رسالت تاریخی خود را بخوبی انجام داد.
مدیریت به شیوه قرارگاهی
موضوع دیگر، بحث مناظرههای انتخاباتی است. برگزاری مناظرههای انتخاباتی با توجه به سبک و شیوه جمهوری اسلامی ایران یک کار کاملا جدید و دارای پیام در سطح جهانی بود. حوادثی که سال 88 روی داد، خیلیها را به این نتیجه رساند که به منظور جلوگیری از مسائل مشابه امنیتی، مناظرههای انتخاباتی در سال 1392 برگزار نشود. اما صداوسیما با وجود این نگرانیها و با اعتماد به نفس کامل، با طراحی بسیار دقیق اقدام به برگزاری مناظره هشت نفره میان نامزدها کرد و برای اولینبار عدالت رسانهای را در حد ثانیه در یک گستره طولانی و بیش از ده ساعت مناظره در مقابل چشم جهانیان قرار داد.نکته مهم و برجسته در مجموعه برنامههای تلویزیونی نامزدهای ریاستجمهوری و بویژه جلسات مناظره، به حاشیه راندن قدرتهای مالی و مراکز پول و ثروت است که معمولا انتخابات را تحت نفوذ خودشان قرار میدهند؛ امری که در اکثریت غالب کشورهای دنیا بویژه در غرب رایج است. جمهوری اسلامی ایران نشان داد که نامزدهای انتخاباتی میتوانند بدون اتکا به کمترین امکان مادی در سطح ملی حاضر شوند و نظرات و دیدگاههای خود را با مردم در میان بگذارند.
بنابراین نظر امام و رهبری که باید ساحت انتخابات به دور از دستاندازی و نفوذ ارباب زر و زور باشد با ابتکار عمل صداوسیما محقق شد. شایان ذکر است که در دور اخیر انتخابات ریاستجمهوری با تکیه بر تجارب دوران فتنه، مدیریت بسیار خوبی درخصوص توجیه نامزدهای محترم و آشنا کردن آنها با قواعد بازی صورت گرفت. همین اقدام باعث شد در این دوره از انتخابات، پایبندی کامل به قانون در عین آزادی عمل تبلیغاتی نامزدها بخوبی رعایت شود.
در حوزه برنامههای گفتوگومحور در چند سال اخیر، برندهایی بهوجود آمد که فهرستی از این برنامههای پرمخاطب در اصل گزارش آمده است. این برنامهها در چند سال گذشته تاثیرگذاری زیادی در هدایت و آگاهی افکار عمومی داشته است.
صداوسیما در مدیریت بسیاری از مسائل ملی بهصورت قرارگاهی عمل کرد. تنظیم بازار در ایامی چون نوروز و ماه رمضان، کنترل مناسبتهایی چون چهارشنبهسوری، سفرهای نوروزی و حوادث غیرمترقبه از این قبیل است.
نقش رسانه ملی در امر مناسکسازی به نوبه خود بسیار بااهمیت است و از ماموریتهای رسانه ملی ترویج و تحکیم سبک زندگی ایرانی ـ اسلامی است. با توجه به پویایی جامعه و بروز نیازهای نو، ضرورت داشته و دارد تا رسانه ملی با الهام از اصول و ارزشهای انقلابی و اسلامی و نیز بهرهگیری از فرهنگ و سنتهای پسندیده در جامعه، گاه نمونهای موفق در گوشهای از این سرزمین پهناور را با هدایت و پالایش لازم آینده تعمیم دهد. از نظر ما این نوعی مناسکسازی در سطح کلان جامعه است که رسانه در طول سالهای گذشته موفق به ایجاد، بسط و گسترش نمونههایی از آن شده است.
به عنوان نمونه، رسانه ملی با الگو گرفتن از سبک عزاداری جمعی در زنجان، نسبت به ترویج این الگو در سطح جامعه اقدام کرد، بهگونهای که ما امروز شاهدیم که هم در خود زنجان این سبک عزاداری از شکوه و نظم بیشتری برخوردار شده و ارتقای کیفی یافته و هم در دیگر شهرها نظیر اردبیل، کرمان، بم، یزد، تبریز و حتی در شهرهای کوچک، صحنه عزاداری حسینی به صحنهای عظیم و باشکوه از نظم و مراثی پرمغز و نگاه سازنده و انقلابی تبدیل شده است. نمایش این مناسک میتواند در نگاه ملت و انظار جهانیان شکوه مرثیه شیعه را در صورتهای متنوع ملهم و متاثر از رنگینکمان فرهنگ ایران زمین به نمایش بگذارد. پخش این صحنههای زیبا و باعظمت و هنرمندانه از شبکههای برونمرزی، خود یکی از بهترین عوامل ترویج مکتب اهلبیت(ع) و معرفی حماسه پرشور کربلاست. بهطور قطع و یقین میتوان گفت بیننده خارجی با دیدن این صحنهها و این مناسک عاشورایی بهطور طبیعی از خود خواهد پرسید که این سوگ عظیم چیست و چگونه در تاریخ بهوجود آمده است؟ خود این پرسش میتواند آغاز حرکتی در راه شناخت و علاقه به اسلام و مکتب اهلبیت(ع) شود.
رسانه ملی با حفظ استقلال خود که در طول دهه گذشته با انواع فشارها و تضییقات همراه بود، توانست با برنامهریزی صحیح در توزیع بهینه اعتبارات و تامین نیمی از کف اعتبارات موردنیاز خود از طریق آگهیهای بازرگانی بخوبی از اداره سازمان برآید و زمینه توفیق دستگاههای مختلف نظام را فراهم آورد.
تحول در نظام آموزشی و تاسیس دانشگاه صداوسیما و تصویب رشتههای جدید در تحصیلات تکمیلی، تحول در سیستم نظارتی سازمان، ایفای نقش بیبدیل در موفقیتهای ورزشی دهه اخیر، انضباط و شفافیت مالی به روایت اسناد، اقدامات متعدد در حوزه پدافند غیرعامل، ترویج فرهنگ جمعخوانی قرآن کریم، ارتباط گسترده با جامعه هنرمندان کشور، تبدیل رویدادهای فرهنگی به حرکتهای جریانساز، برکشیدن فرهنگ مشاعره و تقویت ادبیات فارسی، ساماندهی موسیقی براساس احکام شرعی و تولید هزاران اثر ارزشمند در این زمینه، رشد تولید در انواع ساختارهای رسانهای بویژه در حوزه مستندهای سیما، مرجعیت یافتن نظرسنجیهای رسانه ملی در کشور، راهاندازی انواع شبکههای رادیو ـ تلویزیون در فضای مجازی، دهها اقدام کلیدی در حوزه فنی سازمان و صدها اقدام برجسته در حوزههای تولیدی و محتوایی در ساختارهای رسانهای بهگونهای صورت گرفت که شاید هرگز نتوان آنطور که شایسته است ارزش تلاشهای فرزندان ملت را در رسانه ملی بیان و توصیف کرد. کتاب «راوی صادق» بر آن است تا با اشاره مختصر به 222 محور از اقدامات مهم و تحولساز در طول دهه گذشته، ضمن آشنا کردن صاحبنظران و کارشناسان با ابعاد وسیع ماموریتهای رسانه ملی، زمینه را برای ارزیابی، نقد و ارائه پیشنهادهای دلسوزانه و سازنده فراهم کند.
13 جلد کتاب مستندات راوی صادق به معرفی مشروحتر اقدامات معاونتها و بخشهای دیگر سازمان میپردازد که به نوبه خود اطلاعات دقیقتری را به علاقهمندان ارائه میدهد.
امید است این گزارش چراغ راهی برای رسانه ملی و پیمودن مسیرهای طی نشده و رسیدن به افقهای روشنتر آینده شود.
سیدعزتالله ضرغامی