آقای پورعرب ستاره سالهای نه چندان دور سینمای جمهوری
اسلامی است. در دوره مدیریت من در سینما، سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش
اول مرد را به خاطر بازی در فیلم «مردی شبیه باران» ساخته سعید سهیلی
دریافت کرد. همیشه رابطه گرم و دوستانهای با هم داشتهایم. بچه جنوب شهر،
بامعرفت و بسیار مؤدبی است. وقتی با او مشورت میکنی، بیشتر از آنچه که
انتظار داری از او میشنوی. اطلاعات سینماییاش خیلی خوب است و از پشت
صحنه سینما و تلویزیون خیلی میداند، از او بهره بردم.
وقت جلسهمان به غروب کشید و یه کاسه آش با هم سرکشیدیم. چسبید!!
پی نوشت:
در
سالهای اخیر، آقای پورعرب دچار بیماری سختی شد و مدتی در بیمارستان بستری
بود. از من گلهمند شده بود که چرا احوالی از او نپرسیده بودم. برخی
رسانهها هم منعکس کردند. کاملاً حق با او بود. باید به او سر میزدم. غفلت
کردم. چند بار عذرخواهی کردم ولی خودم راضی نشدم.
رابطه صمیمی آدمها، انتظارات را از یکدیگر بالا میبرد. باید مراقب باشیم.
شاید برخی رفتارهای مباح در بین آدمها، در جای دیگری که انتظار رفتار متفاوتی از آنها میرود، بسیار منفی و مردود جلوه کند.
مثلاً
آدمهای خوش اخلاق، اگر در یک مواجههی ساده، برخورد عادی و سردی از خود
نشان دهند، باعث ناراحتی و انفعال طرف مقابل خود میشوند، در حالی که شاید
همین رفتار از سوی دیگران به هیچ وجه آزاردهنده نباشد.
همیشه انتظارات طبیعی و به حق اطرافیانمان را به درستی درک کنیم و رفتارمان را منطبق بر آن شکل دهیم.