دیروز سخنران مراسم سالگرد و بزرگداشت شهیدان صیاد
شیرازی، مرتضی آوینی، سعید یزدان پرست و محسن قطاسلو (شهید مدافع حرم ارتش)
در بهشت زهرا(س) بودم.
در مورد شخصیت سید اهل قلم گفتم:
۱- شهید آوینی روشنفکر بود. اما نه روشنفکر بریده از مردم، بلکه از متن مردم.
#روایت_فتح
روایت زندگی مردم در جنگ است. قهرمانانش بازی نمی کنند، زندگی می کنند. به
همین دلیل باورپذیرند. آوینی واقعیات را می گوید اما از سیاه نمایی و یاس و
افسردگی خبری نیست. هر چه که هست، امید و نشاط و حرکت به سوی آینده ای
روشن است.
۲- آوینی محتوا و قالب را در یک اندازه ی اهمیت می دید.
او به خوبی می دانست که اگر پیام های ارزشمند او در فرم جذاب و حرفه ای
عرضه نشود گرهی از کار خلق نخواهد گشود و تولیدات او مثل هزاران تولید
کارمندی و یا گیشه پسند دیگران بی مصرف و بی خاصیت خواهد بود.
او جان خود را پای روایت فتح ریخت. مثل جانی که آرش کمانگیر در تیر گذاشت.
۳- آوینی می دانست که روایت جنگ به اندازه خود جنگ اهمیت دارد.
اگر
روشنفکر و هنرمند برآمده از مردم، تاریخ رشادت ها و فداکاری های آنان را
روایت نکند، دیگران خواهند کرد. آن طور که خودشان میخواهند.
و همین
دلیل، ترکیب مجاهدت های در صحنه ی امثال شهید صیاد شیرازی همراه با روایت
دلنشین و صادقانه مرتضی آوینی معجونی می سازد که از دل آن امثال شهید
قوطاسلو ها می روید و چه رویش پربرکت و خیره کننده ای!
دیروز به مزار
شهدای فاطمیون هم رفتم و با خانواده های بزرگوار و مظلوم آنان گفتوگو
کردم. احساس کردم که خیلی از آن ها غفلت کرده ایم. در این مورد مستقلا
خواهم نوشت.