کد خبر: ۱۶۶۱
تاریخ انتشار: ۲۶ خرداد ۱۳۹۸ - ۱۱:۲۹


این دفعه صبحانه خوردن با بزرگترها را کنار گذاشتم و یک قاچ هندونه، ایشون یعنی صاحب خمیازه (آقا ابوالفضل) را مهمان کردم.
منِ کودکی شاد درونم به شدت نیاز به اینگونه هندوانه خوردن داشت.
عکس های مربوط به خودم را در گروه خانواده گذاشتم تا بقیه هم شاد شوند. به همین سادگی!
مدتهاست که اینگونه زندگی را فراموش کرده ایم. تا دیس و بشقاب و چنگال و کارد میوه خوری نباشد چیزی نمی خوریم.
یاد رفتارها و شادی های بچگی حال آدم را خوب می کند. در روانشناسی و دروس تحلیل رفتاری مدیریت به این مسئله توجه می‌کنند.

پی نوشت:
منِ والدینی، منِ بزرگسالی و منِ کودکی انواع حالتهای من (شخصیت) هستند. "من والدینی" پیام هایی است که انسان از والدین، معلم، برادر و ... در طول دوران اولیه زندگی می‌گیرد.
من والدینی عیبجو، حالت منفی آن است که مرتباً به شخصیت افراد حمله می کند و برای آنان تعیین تکلیف می نماید.
من والدینی پرورشی، حالت مثبت آن است که دیگران را درک کرده و شرایط رشد و تربیت صحیح را برای آنان فراهم می کند.
"من بزرگسالی" قسمت منطقی و غیر احساسی شخصیت انسان است. "من کودکی"، رفتارهایی است که هنگام واکنش احساسی در فرد ظاهر می‌شود و معمولاً از تجربیات کودکی فراگیری شده است.
من کودکی مخرب، حالت منفی آن است که مورد علاقه فرد است ولی به دیگران لطمه می زند.
من کودکی مخرب دو حالت دارد.
من کودکی مخرب سازگار، که مطیع خواسته‌های دیگران است و من ناسازگار، که حرفهای دیگران ولو منطقی و مفید را انجام نمی دهد و لج می کند.
اجمالاً برخی مدیران ما گرفتار هر دو حالت مخرب فوق هستند. یا بله قربان گو و آقا اجازه هستند و مثل کودک نابالغ منتظر امر و فرمان اند و یا با بچه بازی و لجاجت فقط حرف خودشان را قبول دارند و اگر مملکت را آب ببرد حاضر نیستند از مواضع نادرست خود فاصله بگیرند.
من کودکی شاد، حالت مثبت آن است که برای دیگران ضرری ندارد ولی حال خودش را خوب میکند.
با این آخری بیشتر حال می کنم!