یکشنبه 17 آذر برای سخنرانی مراسم روز دانشجو به یاسوج رفتم.
پرواز نداشت. به ناچار از مسیر شیراز عمل کردیم.
به
برف و کولاک خیلی خوبی برخوردیم. خودروها آمادگی نداشتند و جاده هم تا
مدتی مسدود شد. مجبور شدیم از ماشین پیاده شویم و قدری راه را باز کنیم تا
خودروی برف روب بتواند حرکت کند. در هل دادن ماشین مردم، قدری احساس ژان
والژان بهم دست داد!
طبیعت زیبای مسیر شیراز، سپیدان، یاسوج را از دست ندهید.
پی نوشت:
بعدازظهر در دانشگاه یاسوج و شب در دانشگاه علوم پزشکی صحبت کردم. شور و نشاط دانشجویان بالا بود.
در
هر 2 برنامه، دانشجویان از گروههای سیاسی مختلف، سخنرانیهای پرشوری
کردند. مخالفین همه چیز گفتند و همه را متهم کردند. خیلی خوب بود!
مجبورم در برنامه های بعدی در حضور وکیلام پاسخ دهم!!
مقایسه
کنید! یک زمان در 16 آذر 1332، رژیم در پاسخ به اعتراض دانشجویان، آنان
را به گلوله میبندد و امروز، نظام جمهوری اسلامی تریبونهای رسمی دانشگاه
را با حفظ امنیت کامل جلسات در اختیار تندترین مخالفان قرار میدهد.
با
این حال در این جلسه گفتم، هزینه «حریت» در کشور بالاست و مسئولان قضایی و
امنیتی باید بیش از این از خود سعهی صدر نشان دهند و خوب است یک دوره
گلستان و بوستان سعدی هم مطالعه کنند.