کد خبر: ۱۹۱۰
تاریخ انتشار: ۲۹ آذر ۱۳۹۸ - ۲۲:۵۶

هر وقت که خیلی احساس جوانی می‌کرده و تصور می‌کنم هنوز تو دهه شصتم، یکی بهم نهیب میزنه که نوه‌هات رو نگاه کن، خجالت بکش! پا به سن گذاشته‌ای!

بچه‌ها زود بزرگ میشن! گذران عمرت را از چهره و قد و بالای آنها می‌توانید حس کنید. انگار همین دیروز بود که مرتضی پسرم را روی باک موتور می‌گذاشتم و می‌رفتم بازار دوم نازی آباد برای خرید!
یکی از متفکرین غربی می‌گوید: «دنیای بدون کودک، تصورش هم وحشتناک است.»

بچه‌ها، با هم رشد می‌کنن و به تدریج بخشی از وظایف پدر و مادر را نسبت به خودشان بعهده می‌گیرند. سرجمع هزینه‌ی آنان، از جمع جبری هزینه‌ها کمتر است! تجربه ما که همینه!

پی نوشت:

جوان‌گرایی در اداره کشور، یک شعار نمایشی نیست. یک ضرورت انکارناپذیر است.
نسل اول تقریباً از دور خارج شده‌اند و ما که به اصطلاح نسل دوم هستیم، باید به تدریج زمینه را برای نسل سوم و چهارم فراهم کنیم.
سازمانها، باید برای این مأموریت، برنامه داشته باشند و این شاخص باید یکی از ملاک‌های ارزیابی آنها باشد.

تخصص، مهارت، آشنایی با اقتضائات روز و انگیزه بالا برای موفقیت، در کنار تعهد و صلاحیت‌های عمومی، از جمله اولین ویژگی‌های ضروری برای عمل به این راهبرد می‌باشد.

ضمن اینکه نباید هم فراموش کنیم که "آقازادگی" آفت جوانگرایی است باید امکان تجربه و پذیرش برخی خطاها را برای آنان به رسمیت بشناسیم و با مشاهده کوچکترین اقدامات نادرست مدیریتی روحیه‌ی آنان را خراب نکنیم