هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر اینکه پیامها را به زبان قوم خود بیان کرد، پس خداوند منان به حکمت خود عدهای را هدایت نمیفرماید (چون طالب هدایت نیستند) و عدهای را هدایت میکند (چون طالب هدایت هستند) و او عزیز و حکیم است.
اینکه پیامبران به زبان قوم خود سخن میگفتند مسئله مهمی است. مسئله ، زبان ظاهری نیست ، بلکه مقصود آن است که پیامبران در سطح فهم مخاطب با آنان گفتگو میکردند. زبان رسانه باید زبان عموم مردم باشد .
قول سدید، قول معروف ، قول لین، قول حق، قول سلام، قول بلیغ، همه اینها که برای قول خداوند و نحوه ارتباط و معاشرت انبیا با مردم گفته شده است، به نوعی با وظایف رسانه ارتباط پیدا میکند.
مثلاً قوم لین یعنی "سخن نرم" ، سخنی که با خوشروئی و متانت ادا میشود.
خداوند به حضرت موسی(ع) و هارون(ع) امر میکند که وقتی با فرعون میخواهید سخن بگویید، با او به نرمی سخن بگویید شاید که متذکر شود و خشیت الهی در دلش راه یابد. ( طه 44 و 43 )
نحوه ی مواجهه ی حضرت ابراهیم (ع) با ستاره پرستان ، ماه پرستان و خورشید پرستان نیز نمونه جامع و دقیقی از مسئله اهمیت لسآن قوم در برخورد انبیا با مردم است.
چنانچه توانستیم با زیبائی و نرمش ، موضوعات دینی را در جان مخاطب جای داده و ایمان واقعی و دائمی را در او شکل دهیم ، کاری انبیائی کردهایم وگرنه تبلیغ مستقیم و ریاکاری برای خوشامد دیگران تأثیر معکوس دارد.