- شهادت جانگداز امام محمد باقر (ع) را به همه شما همراهان عزیز تسلیت می گویم .
-
بعد از 3 ساعت پیاده
روی و قدری خرید در خیابان های مرکزی تهران ، وارد ساندویچ فروشی کوچکی در خیابان
امام خمینی شدم و یک پیتزای سبزیجات (همین بالایی) ،به قیمت 7 هزار تومان سفارش دادم .
نصفه ی آن را هم برای حاج خانم بردم .
-
صاحب اغذیه فروشی گفت
که در سال 64 ،رتبه ی 125 کنکور بوده و می توانسته به راحتی پزشکی قبول شود . ولی
نامه ای دریافت کرده که او عضو یا هوادار گروهک ها بوده و نمی تواند به دانشگاه
وارد شود . قسم می خورد که دروغ بوده است!!
البته در سال های بعد توانسته بود رادیولوژی بخواند و مهندسی مکانیک
دانشگاه آزاد !
فعلا هم با این دو مدرک خوب ،پشت دخل اغذیه فروشی بود .
بعد از کمی درد دل و مشاهده اوضاع و رفتار خود من قدری آرام گرفت.
فکر کردم همینقدر هم مفید باشم خیلی خوب است !
پی نوشت:
-
حفاظت از شخصیت ها
تبدیل به تخریب آنان شده است .
اگر دست من بود ،جز چند شخص حقوقی و حقیقی ،بقیه را جمع می کردم .
بارها گفته ام و نوشته ام ،بابا واقعا خبری نیست !
کشور امن است ! و در میان مردم بودن از همه جا امن تر !
اگر هدف نظام ،رضایتمندی مردم است ، همین حضور بی واسطه ، باعث
امیدواری و خوشحالی مردم می شود .
بودجه و امکانات هم نمی خواهد ! تازه صرفه جویی هم می شود.به تحریم هم
ربطی ندارد !
به همین سادگی ! یا علی