- 24 مهرماه، سالروز شهید آیت الله اشرفی اصفهانی، چهارمین شهید محراب است.
-
یک هفته قبل از شهادت
آن بزرگوار، با همکاران رادیو از کرمانشاه به قصد تهیه گزارش از محورهای عملیاتی
غرب عبور میکردیم. روز عید غدیر بود، از شهر که خارج شدیم به آقای جیرانپور گفتم
حیف نیست حالا که در کرمانشاه هستیم؛ با آقای اشرفی اصفهانی ملاقات نکنیم؟ شاید
ایشان چهارمین شهید محراب باشند! به همین راحتی!
دور زدیم و به منزل ایشان رفتیم. بعد از ملاقات و احوالپرسی، مصاحبه
مفصلی راجع به ولایت و غدیرخم انجام دادیم. باید نوار آن در آرشیو رادیو موجود
باشد.
- صحبتهای ایشان خیلی عالی، مستدل و تأثیرگذار بود. حدود یک ساعت کشید. هفته بعد خبر شهادت آن بزرگوار را شنیدم. چه حماسهای! چه عظمتی! حبیب بن مظاهرهای دوران ما!
پی نوشت:
- شهید اشرفی اصفهانی دوران طلبگی خود را در نهایت عسرت و مشقت اقتصادی گذراند. خودشان نقل میکردند: «در مدرسه رضویه قم مدتی با یک طلبه هم حجره بودم و این شخص وضع مالی خوبی داشت. او همیشه از غذای طبخ شده استفاده میکرد ولی من قادر به تهیه آن نبودم. در این مدتی که من با این شخص در یک اتاق بودیم ابداً متوجه نشد من کی شام و کی ناهار میخورم. من در حین مطالعه مقداری کتاب روی هم میگذاردم تا او متوجه نشود و من در حالی که روی کتاب قرار گرفته بودم در حین مطالعه از آن نان خالی لقمه لقمه استفاده میکردم و اما وقتی او موقع غذا خوردنش میرسید غذای طبخ شده را حاضر میکرد و به بنده هم تعارف میکرد. من در جواب میگفتم. غذا صرف کردهام».
-
در دوره جیره بندی
ارزاق و نفت فقط از دفترچه 2 نفره خود استفاده میکردند.
در سختترین روزهای زمستان هم حاضر نمیشدند بیشتر از جیرهشان نفت
بگیرند.
دعای جامعه کبیره و کمیل را حفظ بودند و بر خواندن زیارت عاشورا
مداومت میکردند. در آخرین لحظههای عمر بابرکت، درحالی که غرق در خون بودند نام مقدس
امام حسین(ع) را بر زبان جاری میکردند. طوبی له و حسن مآب!
جای خالی این بزرگان هرگز پر نمیشود.