با این دو جوان خلاق و دوست داشتنی در خیابان آشنا شدم. پیام آوران حفظ محیط زیستاند. با یک نوآوری دیدنی! یکی با چوب جارو ویولن ساخته و دیگری با اگزوز موتور! اجمالاً همه چیز هم بلدند بزنند. از سرود ای ایران تا سلطان قلبها!
روی پیراهنهایشان هم نوشته: «نغمه ی ساز من زمینی بدون زباله» و «نوای ساز من آسمانی بدون دود» محیط زیست، خانه ماست. خواهشاً آشغال نریزید! حالا یکی میگه خواهشاً غلطه! کلمه فارسی تنوین نمیگیره! مثل گزارشات که غلطه! «ات» جمع عربی است به فارسی نمیچسبه !
آقاجون بیخیال «تنوین» و «ات»، محیط زیست که خراب شد، زندگی من و شما با «تنوین» و بی «تنوین» رو سرمون خراب میشه! از ما که گذشت به فکر فرزندانمان باشیم!
یکی میگفت، ونیز رفتی، کل شهر روی آبه! شما بگید اینجوری پیش بریم کل کشور روی چیه؟!
ویدئوها را برای سرکار خانم راکعی مشاور فرهنگی شهردار محترم (نیمه سابق) فرستادم و با ایشان صحبت کردم. فکر کنم استفاده از این سوژههای هنرمندانه و با پیام، بهتر از حرکات موزون باشد.