کد خبر: ۹۶۱
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۲۹ اسفند ۱۳۹۶ - ۱۸:۱۵
سکوت عجیب و مسئله ساز جلیلی و ضرغامی درباره اقدامات ساختارشکنانه احمدی نژاد

سکوت مستمر برخی از کلیدی‌ترین چهره‌های حامی احمدی نژاد، از جمله سعید جلیلی و عزت الله ضرغامی در دوران حضورش در قدرت و حتی پس از آن در قبال رفتارهای ساختارشکنانه و حملاتش به اصلی‌ترین ساختارهای نظام جمهوری اسلامی ایران، این پرسش را پیش آورده که آیا این طیف از آنچه در حال وقوع است، رضایت قلبی دارند؟ و اگر رضایت قلبی ندارند، چرا هیچ واکنشی در رد حملات ظالمانه احمدی نژاد و باندش نسبت به ارکان نظام نشان نمی‌دهند؟!

به گزارش «تابناک»؛ اکنون محمود احمدی نژاد به چهره‌ای کنترل ناشدنی تبدیل شده که به تک تک ارکان نظام به همراه معتمدترین چهره‌های کشور در بالاترین سطح ممکن متکی بر ادعاهای واهی حمله می‌کند. زمانی این تصور نزد بخشی از افکارعمومی وجود داشت که احمدی نژاد در دوره‌ای با برکناری وزیر اطلاعات، سرپرستی این نهاد امنیتی را در اختیار و به سطحی از مستندات دسترسی داشته که می‌تواند به کشور آسیب برساند و گروه او نیز همواره از ناگفته‌ها سخن به میان می‌آوردند، ولی مرور زمان نشان داد، دست این گروه خالی تر از آن چیزی است که ادعا می‌کنند.

انتشار متن کامل نامه اخیر رئیس دولت نهم و دهم به رهبر انقلاب ـ که عمدتاً حاوی سخنان پراکنده و حتی از یک برگ سند و اطلاعات مهم خالی بود ـ آخرین رگه‌های این توهم را نیز از میان برد و نشان داد احمدی نژاد صرفاً از قدرت عملیات روانی‌اش برای التهاب آفرینی در افکارعمومی استفاده کرده و این عملیات روانی بدون پشتوانه اطلاعاتی متکی بر مستندات بوده است. احمدی نژاد در این راه، تقریباً به همه ارکان نظام حمله کرد تا بدین ترتیب به زعم خود، هزینه برخورد با او و همراهانش افزایش یابد.

بخشی از سخنان احمدی نژاد ظاهراً همراه با شعار آزادی خواهی مطلق است؛ اما واقعیت آن است که این شعار از شخصی که هشت سال رئیس جمهور بوده و بدترین برخوردهای ممکن را با منتقدانش داشته، پذیرفته نیست و هر ناظر بی‌طرفی این دست شعارها را یک مانور سیاسی تلقی می‌کند. احمدی نژاد و دوستانش در دوره‌ای که از اسب قدرت سواری می‌گرفتند، آنقدر فضای افکارعمومی را بسته بودند که تقریباً انتقاد از آنچه در مذاکرات هسته‌ای شکست خورده ی آن دوران رخ می‌داد، شبیه یک رویا بود و حتی یکی از هزاران نقد جدی ـ مشابه آنچه در این دوران به درستی از مذاکرات هسته‌ای صورت می‌پذیرد ـ در فضای رسانه‌ای آن دوران (حتی رسانه‌های همسو) قابل طرح نبود.

طبیعتاً این دستپخت احمدی نژاد به تنهایی نبود و یاران او در نهادهای دولتی مسئول و سایر نهادهای اصلی کشور در رقم زدن آن وضعیت عجیب نقش کلیدی داشتند. در این میان انتظار می‌رفت آنهایی که در صف اول حمایت از احمدی نژاد بودند و در دوران او با حمایت‌های جدی مواجه شدند، اکنون در مقابل رفتارهای احمدی نژاد سکوت نکنند و در صف ساکتین در فتنه احمدی نژاد قرار نگیرند و از این منظر شایسته نیست، چهره‌هایی چون عزت الله ضرغامی و سعید جلیلی که قطعاً باید برای نظام حفظ شوند، در صف ساکتین در مقابل این فتنه تازه قرار گیرند.

در این مقطع حساس، سکوت در مقابل ظلم احمدی نژاد به نظام، اگر به منزله رضایت و همراهی تلقی نشود، به معنای مخالفت در نظر گرفته نخواهد شد؛ بنابراین، انتظار می‌رود آن دسته از کارگزاران ارشد که بیشترین نزدیکی را با احمدی نژاد داشته‌اند در این بزنگاه تکلیف‌شان را مشخص کنند و یا طرف نظام و انقلاب را بگیرند و یا با سکوتشان در صف یاران انگشت شمار احمدی نژاد بنشینند.

متأسفانه این سکوت باعث سوءتعبیرهایی شده که برخی قصد دارند در سال‌های آینده از ظرفیت محدود سیاسی احمدی نژاد در شهرستان‌ها برای فعالیت‌های سیاسی‌شان استفاده کنند و به همین دلیل نظام را فروخته‌اند؛ تعبیری که حتماً شایسته امثال ضرغامی و جلیلی نیست و اشخاصی در سطح ایشان که به نمایندگی از همه آنها نام این دو سیاستمدار ذکر شده، با اعلام موضع انقلابی و تعیین فاصله خود با احمدی نژاد و باندش، نشان می‌دهند خانواده انقلاب برای وسوسه‌های سیاسی، بر سر اصولش که یکی از آنها حتماً دفاع از اصل نظام است، معامله نمی‌کند.

منبع: تابناک