کد خبر: ۲۱۰۸
تاریخ انتشار: ۲۲ مهر ۱۳۹۹ - ۱۷:۳۹
عاشق این سینما بودم. اولین بار در ۱۰ سالگی به همراه برادر بزرگترم فیلم "مهاجمان آسمان" را در این سینما دیدم.

این فیلم ،داستان یک پایگاه فضائی است که تکثیر موجودات عجیب و ویرانگر از یک نمونه ساده،به نابودی کشانده می‌شود.

بعدها هرچه گشتم این فیلم را در آرشیو ها پیدا نکردم.

نمی‌دانم چرا سینماهای امروز حال و هوای قدیم را ندارند. شاید تکثر رسانه‌ها و فناوری‌های جدید و یا صرفا حس نوستالژیک ما تاریخ گذشته ‌ها! باعث این حس و حال شده است.

نورپردازی و چراغ‌های چشمک‌زن سردر سینما‌ها همراه باپخش صدای فیلم در پیاده ‌رو بی اختیار ما را به سمت تابلوهای عکس فیلم می‌کشاند و بعد با یه محاسبه ساده بلیط می‌خریدیم.

داخل سینما ساندویچی سیار‌‌، کالباس و ساندویچ تخم مرغ با کانادای شیشه‌ای می‌فروخت.
بوی کالباس همه جا را پر میکرد. نصفه هم می‌دادند!

بعضی وقت‌ها یه‌ گنده لات و یا معتاد وسط فیلم وارد می‌شد و تو تاریکی با نثار یه فحش آبدار به " آپاراتچی" می‌گفت: (از اَسّر) یعنی از اول پخش کن!

تو سینما‌های پایین تر "دو فیلم با یک بلیط " هم بود ؛ به‌خصوص زمانیکه فیلم ‌های رزمی هنگ‌کنگی روی بورس بود. از سینما که خارج می‌شدیم تا دم محل احساس "بروسلی"‌ بهمان دست می‌داد.

فکر می‌کردیم اگر ۱۰ نفر هم جلو بیان،همه را می‌زنیم!

راستش با دیدن این مخروبه که معلوم نیست انبار است و یا آشغال‌دونی، خاطرات شیرین نوجوانی را مرور کردم و این سلفی را گرفتم.

ضمنا اگر نگید حکومتی حرف می‌زنم ،امروز تو دنیا ۲ تا سینما هست، یکی آمریکا و یکی ایران!

از رضا کیانیان پرسیدم آیا این جمله‌ از شماست،تائید کرد.

منظور نفی سینمای دیگر کشور ها نیست، بلکه هویت مستقل و شناسنامه‌دار سینمای ملی‌ و بضاعت هنری و توان تولید را می‌گویم. (به مناسبت روز سینما )