کد خبر: ۳۷
تاریخ انتشار: ۱۵ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۷:۱۴
مهندس لطف الله سیاهکلی
C4Iپارادایمی است که می کوشد عناصر نوین قدرت یابی در جهان امروز را مانند رایانه ها و رایانش ابری وسیستم های مخابراتی و ارتباطی وهوش مصنوعی و...را بصورت راهبردی بهره گیری نماید .

1- مقدمه

سازماندهی توانایی با ارزشی است که خداوند متعال به انسان ها اهدا نموده است و منجر به اداره محیط کار بر اساس نظم بخشی به مجموعه اجزا هماهنگ در سیستم های قابل کنترل می شود.گرد آوری منظم منابع وابزار ها و اطلاعات و تنظیم جریان ارتباط بین اجزا یک مجموعه و راه های دسترسی وبازیابی اطلاعات برای رسیدن به اهداف، بخشی از فرایند سازماندهی به شمار می رود. در حقیقت سازماندهی نتیجه مدیریت در محیط های بسته و باز است و انتظار نهایی از آن طراحی معماری سازمانی و تامین ابزارهای بازیابی اطلاعات برای تصمیم گیری بموقع و سریع ودستیابی به اهداف با صرف حداقل زمان امکانات و منابع و حداکثر بهره وری است.در دنیای امروز فن آوری اطلاعات و ارتباطات و رایانه های قدرتمند و سریع و بکارگیری هوش مصنوعی عناصر اصلی بکارگرفته شده در سیستم های مدرن برای سازماندهی و مدیریت در دستیابی به اهداف است.C4Iوبکارگیری مفاهیم مرتبط با آن تاکیدی است بر نقش موثرعناصری امروزی سیستم های مدرن و توجه به ابعاد گسترده آن ولزوم تغییر پارادیم های سنتی مقابله با تهدیدات و چالش ها می باشد. در این شرایط فرماندهی تاکید بر قدرت و فرایند تصمیم گیری بموقع و سریع با استفاده از عناصر مذکوردر شرایط بحرانی و کنترل متغیرها در محیط باز به یاری سامانه های پیشرفته و مدرن می باشد.C4Iپارادایم  سازمان دهی قدرت با توجه به عناصر نوین قدرت سازی و قدرت یابی و بکارگیری  راهبردی آن در مقابله با شرایط محیطی متغییر است.

2-   طرح مسئله:

در طول دهه های گوناگون مفهوم قدرت تغییرات زیادی داشته است و فرایند های نفوذ و دستیابی به قدرت توسعه یافته است.به میزانی که ما از انرژی در واحد زمان استفاده می کنیم دارای قدرت یا توان بیشتری خواهیم بود. انرژی با نیرو ومدت زمان انجام کار و فاصله ارتباط مستقیم دارد. هر چه فاصله دورتر باشد نیازمند کار بیشتر و کار بیشتر نیازمند نیرو و زمان  بیشتر خواهد بود. بدین ترتیب مفهوم قدرت آشکار می گردد. بشر اگر بتواند نیرو وکار مناسب را با صرف انرژی کمتر و در فرصت زمان کوتاه تری انجام دهد دارای قدرت بیشتری خواهد بود در نتیجه قدرت با زمان و سرعت و مسافت و حرکت و نور به نوعی مرتبط و قابل تحلیل است و در هر موقعیتی با یکی از این کمیت ها یا همه آنها مشاهده شده و قابل ارزیابی و تبیین می باشد..قدرت خداوند متعال بدین دلیل قدرت حقیقی و برتر است که اراده خداوند در کمترین کسری از زمان از اراده به عمل تبدیل می شود( کن فیکون). فناوری‌های نو، محیطی فراهم آورده‌اند که تقریبا در کوتاه مدت می‌توان کارها را بسیار سریع تر و آسان تر از پیش انجام داد. فضای مجازی مانند دستگاهی ویژه است که انرژی ذخیره شده در اطلاعات و مشارکت افراد در این میدان را به کار و نیرو تبدیل می نماید و فرصت های جدیدی را در پیش روی افراد قرار می دهد. به اندازه تحرک ایجاد شده در این میدان دانش ذخیره شده و افراد مشارکت کننده در این فضا دارای انرژی جنبشی می شوند و بصورت انرژی حرکتیبروز می یابد. گسترش فضای مجازی و تحرک بیشتر آن، انرژی جنبشی  بیشتری را بدنبال دارداز آنجا که فاصله ها در فضای مجازی کوتاه شده است؛ جابجایی اطلاعات در آن به نیروی کمتری نیاز دارد و صرف نیروی کمتر در فاصله بیشتر و در مدت زمان کمتر در این فضا شتابی کم نظیر را فراهم می آورد. بدین ترتیب ما با صرف نیروی کمتری توانسته ایم کار بیشتری انجام دهیم و این توانایی جدید یا قدرت جدید بشر در فضای مجازی است که توانسته است انرژی جدیدی بنام انرژی مجازی را کشف و در این فضا بکارگیرد. . به این ترتیب ما دارای واحد های خیلی بزرگ کمتر از ثانیه هستیم و قدرت در فضای مجازی به معنای توانایی انجام کار و حرکت های بزرگ در واحد های کمتر از ثانیه و یا توانایی انجام کار در واحد های بزرگ کمتر از ثانیه تعریف خواهد شد.قدرت از طریق سازماندهی و مهار نیروها و انرژی ها و رها سازی نیروها و به جریان انداختن آنها در راستای اهداف تعیین شده عمل می نماید و انجام این فرایند موجب توسعه و پیشرفت بشر می شود. سازماندهی به معنای طراحی سیستمی از اجزاء و ترکیبی از نیروها و عملکرد آنها در یک فرایند و توجه به اصول معین است. سازماندهی موجب پدید آمدن فرصت های جدیدی پیشرفت بشر می شود و می تواند تعبیر دیگری از توسعه اجتماعی باشد. در توسعه اجتماعی شاهد بوده ایم که تمرکز و انباشت جمعیت و منابع به کمک برنامه ریزی و به جریان انداختن توانمندی ها چگونه موجب رشد و پیشرفت جوامع شده است. قدرت سازماندهی بشر در چند مرحله قابل تفکیک است. مرحله شناخت، مرحله کشف منابع و پتانسیل ها، مرحله طراحی و تأمین زیرساخت ها، مرحله ذهن سازی و هم سو سازی ومبادله اطلاعات و مرحله عرضه و نتیجه گیری. در عصر ارتباطات ؛قدرت بر عناصر و محورهای چندگانه ای تکیه دارد.

- قدرت ارتباطات و غلبه بر زمان و مکان

- قدرت شبکه سازی و شناخت افراد و گروه ها

- قدرت هویت سازی و تغییر ارزش ها و مدیریت افکار

- قدرت مدیریت جهان و خط مشی گذاری و کنترل

- قدرت ساختارسازی و نهادسازی

C4Iپارادایمی است که می کوشد عناصر نوین قدرت یابی در جهان امروز را مانند رایانه ها و رایانش ابری وسیستم های مخابراتی و ارتباطی وهوش مصنوعی و...را بصورت راهبردی بهره گیری نماید .برای درک این پارادایم بایستی قدرت و عناصر جدید آن را شناخت و مورد بررسی و تحلیل قرار داد.

3-   چارچوب نظری قدرت در پارادایم نوین :

3-1-        مفهوم پارادایم

پارادیم[i] بعنوان پیش فرض و پنداشت یا مفروضات و چارچوب های ذهنی است که به دریافت ها و دیدگاه ما از جهانی که در آن زندگی میکنیم منجر می شود. آدام اسمیت در تعریف پارادایم معتقد است:"پارادایم مجموعه ای از فرضیات مشترک است و روشی است که با آن دنیا را تعبیر می کنیم .پارادایم دنیا را برای ما شرح می دهد و ما را در پیش گویی عملکرد آن یاری می نماید."[ii]پارادایم مانند یک الگو، قاعده بازی و هستی شناسی تصور شده را آشکار می نماید."پارادایم ها در تمامی حوزه های زندگی بشری وجود دارند ...،حل مشکلات را آسان تر می نماید."[iii] وقتی بتدریج عدم کفایت پارادایم های قبلی آشکار می شود و مسائل پیچیده جدید توسط پارادایم موجود حل نمی گردد، فرایند تغییر پارادیم جدید و شکل گیری آن شکل می گیرد. C4Iبعنوان پارادایم مدیریتی تلاشی است برای دستیابی به چارچوب ذهنی نوینی که مفاهیم  مدیریت را برای حل مسائل پیچیده نوین و با توجه به تغییرات فناوری و تغییرات محیطی سازماندهی می نماید.ظهورفناوری های نوین و تحولات گسترده بعد ازنیمه قرن بیستم تا دهه آخر قرن کاملا آشکار نمود که تغییرات جدید در پارادایم ها ضروری واجتناب ناپذیر است و در بسیاری از حوزه های مدیریتی ، فرهنگ ، سیاست، اقتصاد،دفاع و جنگ ونمونه های آن پارادایم های جدید شکل پذیرفته و یا در حال تغییر می باشد.این تغییرات پارادایم را آینده پژوهانی چون ژول بارکر بخوبی شمارش و معرفی کرده اند.[iv]

3-2-        C4Iپارادایمی راهبردی

C4Iپارادایمی راهبردی است که کلیه پارادایم های کلاسیک در نوع خود را به چالش می کشد.پارادایم های موجود در مدیریت و سازمان وپارادایم های توسعه و اقتصاد و پارادایم های فناوری و مدیریت فناوری و بالاخره پارادایم های نظامی و دفاعی از جمله حوزه های مورد هدف هستند.C4Iدر پی دستیابی به یک الگوی مدیریتی و راهبردی آینده نگر است.در الگوهای متصور شده ، چندین  مفهوم کلیدی بصورت مشترک وجود دارند.شامل:

1-      سامانه  های مدرن

2-      سیستم های باز

3-      فرایند ها

4-      منابع

5-      تکنولوژی های نوین

6-      ذخیره و دسترسی و بازیابی اطلاعات

7-      قدرت تصمیم گیری و فرماندهی

8-      کنترل تغییرات محیطی

9-      پیش بینی بحران ها

10-     امنیت ملی

اگر برای هر یک از این مفاهیم که عناصر شناخته شده ای می باشند نام ها و اصطلاحاتی بکار گیریم می توانیم پارادایم C4I  را تعمیم بخشیم.آنچه بیش از همه درپارادایم C4Iمورد تاکید قراردارد شناخت جهان جدید است. محیطی بسیار متغیرو پیش بینی نشده ازعوامل موثر برعدم تعادل در نظم سیستم ها و وقوع بحران های متعدد .در این شرایط فرماندهی تاکید بر قدرت و فرایند تصمیم گیری بموقع و سریع با استفاده از عناصر مذکوردر شرایط بحرانی و کنترل متغیرها در محیط باز به یاری سامانه های پیشرفته و مدرن می باشد.

3-3-       مفهوم قدرت

منشا قدرت ،کلیه دارایی های محسوس و نامحسوسی است که می تواند در اختیار و استفاده انسان ها قرار گیرد. منبع و منشا اصلی قدرت, خداوند یکتاست و قدرت مطلقه او جهان خلقت را احاطه کرده است.چون خداوند واجب الوجود است هم در ذات و هم در صفت خود واجب الوجود است وپروردگار بالفعل و از ازل تا ابد «قادر بالذات» است. خداوند یکتا در جميع صفات كمال فعليت مطلقه استوقدرت خداوند نامحدود است: «انّ الله علي كل شيء قدير»(بقره، آيه 148).همه قدرت بشر از آن خداوند متعال است که با اراده او بدست آمده است . خداوند بشر را خلیفه خود در زمین قرار داده است و منابع زمین را برای بهره برداری در اختیار او قرار داده است .قدرت اگر در قالب حکمت نباشد ماندگار نخواهد بود.خداوند متعال که خود قادر مطلق است تمام اقداماتش برابر حکمت انجام می شود.

ادیان الهی موثق ترین نگاه به قدرت ؛ حق و تکلیف و هویت انسان و جایگاه او و هستی شناسی دارند چرا که خداوند یکتا آفریننده و صاحب اختیار و قدرت مطلق با نگاهی هدف دار در ادیان الهی ما را راهنمایی نموده است.بنابر این پرداختن به قدرت و حق و تکلیف با نگاهی دینی و الهی می تواند افق های متعالی را در مقابل ما روشن نماید و توجه به قدرت و حق و تکلیف بدون در نظر گرفتن هدایت های الهی راهی به ظلمت و گمراهی خواهد بود. بدین ترتیب قدرت و حق و تکلیف با ایمان و اعتقاد به خداوند یکتا و تعالیم الهی پیوند و ارتباط دارد و منشاء همه آنها نیز خداوند متعال و هدایت الهی است.قدرت در ما و ديگر موجودات صاحب قدرت بالقوه است. در هر تجلی گاه قدرت، کنشگران یا بازیگران متفاوتی حضور دارند .در تعاریف سنتی قدرت؛ کنشگران سنتی و در تجلی گاه های جدید قدرت ؛بازیگران جدیدی حضور دارند.بازیگران جدید قدرت در دوران معاصر ؛ فناوری های نوین ارتباطی و رایانه ها و شبکه ها ، آحاد مردم و گروهها و سازمان ها و هویت های مختلف و ایدئولوژی ها و فرهنگ ها و ارزش ها و باورها و... هستند. منابع قدرت از اهمیت فراوانی برخوردارند. سرزمین ، منابع طبیعی، جمعیت، دانش، ابزار، فنون و دارایی از جمله منابع قدرت می باشند که از صورت قدرت بالقوه قابل تبدیل به قدرت بالفعل هستند. معمولاً منابع قدرت در طول دوره های زمانی در حال تغییر است .قدرت نوعی رابطه است که از به جریان انداختن منابع قدرت در راستای اهداف ناشی می شود. اگر منابع قدرت بصورت بالقوه باقی بماند و به صورت بالفعل در نیاید و اگر قدرت هم راستا با اهداف نباشد امکان اِعمال قدرت و امکان بروز و اثرگذاری آن کاهش می یابد. در دهه های اخیر کشورهای توسعه یافته به کمک فن آوری های ارتباطی و رایانه ای توانسته اند منبع جدیدی از قدرت را در فضای مجازی پدید آورند. تولید قدرت از به حرکت در آوردن تجمع ها و تراکم ها بوجود می آید.تاکنون ابزاری که بتواند از اندک توانایی ها تراکم بسازد وجود نداشت چه رسد به اینکه از اندک های جهانی تراکم های جهانی ایجاد نماید.اما اینک می توان اندک ها را در مرکز داده تجمیع کرد تا تراکم ها ایجاد شود و سپس حرکت در تراکم را بوجود آورد و قدرت های جدیدی را ایجاد نمود. برای مثال می توان به توانایی بکارگیری و مشارکت همه مردم در فضای مجازی توجه کرد که خود مردم تولید کنندگان محتوای بسیاری از وبگاه ها می باشند و از تجمع فعالیت اندک هر یک از افراد در این فضا حجم زیادی از تراکم اطلاعات و تولیدات بوجود آمده است که قابل بهره گیری شده است .تولید و تجمع اندک ها و ایجاد تراکم ها؛ اندازه قدرت های بالقوه را تعریف می کند و حرکت تراکم ها قدرت های بالفعل را در پی خواهد داشت. در این نظام میزان قدرت ایجاد شده با حرکت در تراکم ها برش می خورد و سهم قدرت را تقسیم و تعیین مینماید.

می توان ترکیب نیرو های ساده و ابتدایی غیر هم جهت را تجمع نا پایدار و ترکیب نیرو های ساده و ابتدایی هم جهت و دارای هم بستگی را تجمع پایدار نام گذاشت. تجمع پایدار نیرو های هم جهت در صورت جریان یافتن به نتایج قدرتمندی از اثر گذاری دست می یابند . هر نیروی پتانسیل که جریان و حرکت می یابد  تولید قدرت می نماید . اگر نیروهای پتانسیل ساده و ابتدایی و محدود در جریان حرکت   همسو و هم جهت باشند قدرت شان افزایش می یابد . . برای جریان سازی نیروها به مسیر های مشخص و برنامه ریزی شده نیاز است و این برنامه ریزی دقیق به ساختاری منظم نیازمند است .پس قدرت با نظم دهی و سازماندهی ارتباط نزدیک دارد و بدون برنامه امکان ارتباط قدرتمند فراهم نمی شود . قدرت جریانی است منظم و تجمعی از نیرو های همسو که از طریق ایجاد رابطه یا ارتباط نهادی افزایش می یابد. با گذشت زمان و با محدودیت موجود در منابع طبیعی بتدریج منابع قدرت در حوزه تمدنی بشر از اهمیت بیشتری بر خوردار شده است و بسیاری از جوامع بشری برای کسب قدرت بیشتربه سراغ بهره گیری از حوزه های تمدنی (فنون ،نهاد ها ،فرهنگ) رفته اند .

پدیده شبکه ای شدن جوامع از طریق شکل گیری شبکه های ارتباطی به جغرافیای فرهنگی کمک می نماید تا حوزه های فرهنگی بتوانند ضمن تشخیص مرزهای فرهنگی و هویتی، خود را از دیگر هویت ها متمایز و حوزه سرزمینی تأثیرگذار خود را آشکار نمایند. شبکه ها در هر یک از حوزه های فرهنگی، مرزهای سرزمینی و هویتی را تعریف می نمایند .مرزهای سرزمینی و هویتی جوامع به مرزهای شبکه های ارتباطی تقلیل یافته است و حضور فعال در شبکه های ارتباطی، دنیا را به دو دسته کلی دارندگان فضا و شبکه های ارتباطی و بازماندگان از فضای ارتباطی تبدیل کرده است.

غرب سالاری سطح گسترش یافته قدرت مدرن در فضای جدید ارتباطی است و نتیجه حوزه تمدنی غرب در سه سطح فناوری، هویت سازی و نهادسازی  ( سازماندهی و تشکل) می باشد. بر خلاف گذشته ؛در پدیده غرب سالاری فضای مجازی، آحاد مختلف مردم و گروه های غیرغربی ؛ناخواسته مشارکتی فعال و خودجوش دارند و دلیل آن طراحی شبکه های ارتباطی وسیع با تک تک آحاد و گروه های مردم بصورت غیرمتمرکز است که اساس کار را بر ظاهر تمرکز زدایی قرار داده اند و مشارکت صد در صد مردم را از هر قشر و دسته ای در این فضا امکان پذیر می نمایند؛اما سیستم پردازش مرکزی جریان اصلی و کسب قدرت را از نتایج مشارکت همگان هدایت می نماید. تمرکز زدایی کاربران اساس توسعه غرب سالاری در این فضاست که بدون ایجاد استقلال و خودمختاری اجازه ورود و فعالیت همگانی را فراهم نموده و حل و فصل و پاسخگویی نیازهای عمومی را تأمین می نماید اما در سطح کلان کلیه طرح ها و برنامه های حوزه تمدنی در سطح فناوری به هویت سازی و نمادسازی را اداره می نماید و اساس کار تمرکز و هم افزایی سیستمی است. بنابر این سازماندهی در فضای مجازی کارش ایجاد تجمع هاست که در این سازماندهی هم جهت و هم راستا شده و قدرتی موثر را رقم می زند.

تولید قدرت منجر به پیشرفت جوامع می شود و تولید قدرت ارتباط تنگاتنگی با فرهنگ مردمان دارد. تمرکز اصلی فرهنگ در اعتقادات و باورها و ارزش های مشترک بین افراد است و همنوا شدن افراد شرط لازم فعالیت فرهنگی است. اگر چه در حال حاضر مفهوم قدرت در جهان برای استیلاء سیاسی و مبارزه و تعارض و زور و سلطه به دیگران بکار می رود اما مفهوم قدرت دینی به جریان انداختن منابع طبیعی و غیرطبیعی بعنوان مواهب الهی برای دستیابی به نیرو و انجام تغییرات مطلوب برای پیشرفت جوامع انسانی است و کسب قدرت در راستای حمایت از انسان ها و نجات آنها از وضعیت نابسامان است. قدرت جمعی در طول قدرت افراد است و برای تداوم زندگی همه افراد جامعه بدون هر گونه تهدید سیاسی، اقتصادی، فرهنگ و اجتماعی مؤثر خواهد بود.

3-4-       ابعاد قدرت

سه میدان قدرت در حوزه حکومت ها وجود دارد در میدان اول فرهنگ، ایدئولوژی، تاریخ و سنت ها جریان دارد در میدان دوم منابع سرزمینی و جمعیتی و در میدان سوم ساختارها و قوانین و نهادها موجب تولید و تداوم قدرت می شوند. میدان فرهنگی نقش محوری و تأثیرگذار در دو میدان دیگر دارد و قدرت را از شکل انحصاری و سلطه بر منابع و وسایل اجبار به حقوق و خواسته و تکیف مردم نزدیک می سازد و نقش مهمی در جاری شدن قدرت دارد. میدان قدرت فرهنگی موجب مشروعیت بخشی به حاکمیت می شود و مهمترین پشتوانه تأیید دولت های ملی با حاکمیت های مردمی است.در عصر جدید بتدریج حاکمیت های سیاسی به سمت بهره گیری از قدرت در میدان فرهنگی سوق پیدا کرده اند و با محدود شدن اختیارات و توانمندی ها در دو میدان دیگر بیش از گذشته بر این میدان تکیه نموده اند. گسترش توانمندی های رسانه ای موجب شده است که فرهنگ و افکار و ارزش های  مشترک و عمومی مردم توسط رسانه ها شکل پذیرد. رسانه ها با تأکید بر نیازسازی های ثانوی و تمرکز بر نیازهای مردم، منافع مردم را با اهداف و ارزش های ملی و حکومتی ترکیب کرده و از طریق هویت سازی جریان قدرت سازماندهی شده را تقویت می نمایند. گسترش رسانه ها از سطح ملی به سطوح بین المللی فرصتی برای دارندگان فضای ارتباطی فراهم شده تا این الگو را برای آحاد مردم کره زمین اجرا کرده و با همنوا کردن همه مردم کرده زمین کسب قدرت ادراه کلیه جوامع بشری را پی گیری نمایند.

از سوی دیگر منابع تولید کننده قدرت نیز در شعاع و محیط قدرت تأثیرگذارند برای مثال نفت که معمولا جزء منابع قدرت یک سرزمین محسوب می شود از شکل قدرت سرزمینی به سطح قدرت بین المللی تغییر موضع داده است و بر سرنوشت اقتصادی و سیاسی بسیاری از کشورها اثرگذار می باشد. یکی از منابع قدرت که از شعاع سرزمینی گذشته و محیط فراملی و بین المللی را تحث تأثیر قرار داده است قدرت حاصل از منابع فرهنگی جوامع می باشد. تأثیر حوزه فرهنگی غرب و اروپا بر کل جهان نتیجه توانایی ها و قدرتمندی بیشتر این کشورها نسبت به دیگران می باشد.در ساختار و نظام مهندسی فرهنگی غرب؛ شاهد بکارگیری ابزارهای تخصصی و استفاده از ظرفیت های تعاملی گسترده و بهره گیری از مجموعه های فرهنگی و استفاده از منابع فرهنگی دیگر ملت ها و کشور ها  و بهره گیری از فرمول قدرت یابی هستیم.مسیر سرزمین زدایی در ساختار فرهنگی جدید؛ موجب شده است که بجای طراحی و تقسیم سطوح بین المللی به سطوح ملی و سرزمینی، توانایی فرهنگی افراد، گروه ها، سازمان ها و نهادها و حتی دولت ها بصورت غیر سرزمینی مورد استفاده قرار گیرد. داشتن قدرت فرهنگی یکی از مشخصه های مهم برای کسب ابر قدرتی و تأثیرگذاری بر دیگر کشورها می باشد.

اساساً سازه های قدرت با سازه های تمدنی نزدیکی و قرابتی آشنا دارند. آیا تمدن هایی در دنیا وجود داشته اند یا وجود دارند که از قدرت لازم برای اداره تمدن مربوط برخوردار نباشند؟ این سئوال روشن می سازد که تمدن  بدون قدرت مفهومی ناقص محسوب می شود و تمدن و قدرت دو عنصر مرتبط با یکدیگر هستند. مطالعه در تمدن های جهان نشان می دهد که بکار گیری دانش و تکنولوژی و توانایی سازماندهی امکانات و نیروها و داشتن آرمانها و باورها و ارزش های مشترک و هم جهت نمودن مردمان موجب پدیدار شدن تمدن ها و قدرت سیاسی آنها شده است.تمدن، قدرت و فرهنگ سه واژه به ظاهر مستقل اما مرتبط و مشترک باهم هستند. هر وقت از تمدن صحبت به میان می آید نام فرهنگ و قدرت با آن گره خورده است. ناشناخته ماندن قرابت بین فرهنگ و قدرت بدلیل ظاهر غریبه این دو با هم است که یکی را در حوزه اجتماع و دیگری را در حوزه سیاست دسته بندی می نمایند در حالیکه هر دو مرتبط به حوزه تمدنی بشر و ترکیب سه گانه ای از تلاش انسان برای ماندگار شدن است. دست آورد های حوزه های تمدنی دست آوردهایی است حاصل حضور جمعی انسان ها در انباشتگی منابع طبیعی و غیرطبیعی قدرت ( فراهم کردن پتانسیل ها) و به حرکت درآوردن و هم جهت کردن هویتی مردمان ؛ برای رسیدن به اهداف مورد نظرشان است. به همین دلیل همواره کسانیکه می خواهند تمدن را تعریف کنند به فرهنگ می رسند و برعکس. چرا که تمدن، فرهنگ و قدرت از مولفه ها و سازه های مشترک بهره می گیرند. دانش، فنون، آداب و سنن، نهادهای اجتماعی، ابداعات و اختراعات، گروه های انسانی، پیشرفت و تحول؛ همگی سازه های مشترک این سه هستند. در مقابل جاهلیت، بی سازمانی، تفرق و عقب ماندگی هیچگاه نمی توانند در مولفه های قدرت ؛ تمدن و فرهنگ مشاهده شوند.هرگاه انسان ها توانسته اند ساخته ها و اندوخته های مادی و معنوی جمعی خود را به جریان اندازند ؛قدرت و توانایی آنها آشکار شده و به صورت یک حوزه تمدنی با ترکیبی از توانایی فرهنگی و توانایی اقتصادی و توانایی اجتماعی و سیاسی ماندگار شده اند.جوامعی که نتوانسته اند توانایی های موجود و سازه ها و اندوخته های مادی و معنوی مناسب را برای به حرکت در آوردن جریان قدرت داشته باشند جوامعی هستند که به عنوان تمدن شناخته شده نیستند و زندگی جمعی آنها دارای قوام و دوام نبوده است.

جریان و تعادل ؛عناصر مهمی در حوزه قدرت، فرهنگ و تمدن هستند چرا که اجزاء محیطی هر یک از آنها از طریق روابط منظم و تبادلی و از طریق جریان یافتن آشکار شده و در حالت تعادل یافته امکان پایداری می یابند. هماهنگی و همسویی میان عناصر تمدنی و فرایند ارتباطی متعادل بین اجزاء؛ منجر به جریان یافتن توانایی ها می شود. بر خلاف کسانیکه تصور می کنند تمدن ها بر اساس یک محور رشد و پیشرفت نموده اند حوزه های تمدنی ترکیبی از رشد هماهنگ و همسو عناصری هستند که حول یک محور یا جهت ؛هدف گذاری و جریان یافته اند. قدرت عرصه ای جدا از زندگی روزمره نمی باشد و تمام فعالیت های روزانه مردم جز با بهره گیری از قدرت امکان پذیر نمی باشد، قدرت بیولوژیک، قدرت اجتماعی، قدرت منابع انسانی، قدرت تولید، قدرت ارتباط و هزاران نوع از قدرت عرصه واقعی زندگی است. کسانیکه کوشش کرده اند قدرت را در حوزه سیاسی و در حکومت یا دولت و در حوزه اجبار و زور و سخت افزار تعریف نمایند موجب شده اند که تعریف ناقصی از قدرت در یک حوزه پذیرش عمومی یابد. در حالیکه هرگونه فعالیت انسان ها نیازمند تخصیص منابع و خارج کردن منابع از قوه به فعل و همسو کردن اجزاء به سمت اهداف به معنای تولید قدرت می باشد. قدرت می تواند در خانواده، در گروه، در کارخانه، در روستا، در شهر، در دولت و در هر نقطه زمانی و مکانی و در هر سطحی جریان داشته باشد. هرفرد، گروه، انجمن، سازمان یا نهادی که بتواند با سازماندهی امکانات و ابزارها منابع را به جریان اندازد و جریان را اداره نماید؛ وارد عرصه قدرت شده است.قدرت مشروع در این دوران به رضایت اعضاء آن اتکاء دارد. اما مفهوم ارزش در حوزه عرضه قدرت با موضوع رضایت و حق و مشروعیت قدرت که دیگران از آن یاد کرده اند متفاوت است. درC4Iمبتنی بر رایانش ابری شکل توزیع قدرت متفاوت شده است.در این مدل حوزه عرضه قدرت، حوزه جدیدی از عرضه قدرت صورت گرفته است که  قدرت بصورت قدرت مشاهده نمی شود بلکه قدرت بصورت ارزش درک می شود، قدرت به شکل بهره وری شده ای قابل استفاده است و مردم برای بهره گیری از آن حاضرند ارزش متقابل آنرا پرداخت نمایند. قدرت در حوزه عرضه، تغییر ماهیت داده است و دیگر به شکل قدرت اعمال زور یا اجبار یا ترغیب و نفوذ وجود ندارد بلکه بصورت کالا و خدمات و منفعت عرضه می شود و مردم برای استفاده از آن ارزش گذاری می کنند. کارکرد قدرت در این عرصه تغییر کرده است و نوعی منطق بازار و مشتری مداری بر آن حاکم است. قدرت در این حوزه به صورت توانایی جذب و ارائه و کشش عرضه می شود. در اینجا فایده گرایی و برآورده شدن خواسته ها؛ ارزشی محسوب می شود که محور تصمیم گیری است.

3-5-       نظام مدرن قدرت

نظام مدرن قدرت ؛توانسته است به لحاظ فرهنگی و ایدئولوژیک و منافع و اهداف بصورت یک نظام قدرت بین المللی قواعد و مقررات تنظیم شده خود را بر همگان گسترش داده و همه را با خود همسو نماید. ویژگی دیگر این نظام ارتباطی، آشکار بودن و عرضه کردن کلیه افکار و آراء خود یا گروه ها و سازمان ها در آن است تا آنجا که هرگونه تغییرات ارزشی جابجایی اطلاعات و هرگونه اعمال و رفتاری توسط صاحبان این نظام قابل ثبت، نظارت و کنترل می باشد. خدمات دهی این نظام موجب استقبال عموم از آن شده و دسترسی به اطلاعات کاربران امکان مدیریت گسترده را برای صاحبان آن بوجود آورده است.

قدرت اقتصادی حاصل از این نظام ؛کلیه نیازهای بشری را رصد کرده و برای تأمین و تبلیغ و توزیع کالا های تجاری بکار می رود و اقتصاد کشورهای پیشرفته و صاحب این فن آوری را تأمین می نماید. در این الگو عرصه روابط فراملی به انتقال و جابجایی ارزش ها و باورها و تغییردر نگرش ها و هنجارهای جوامع و همسو کردن آنها در قالب سبک زندگی می پردازد. منفی ترین اثر قدرت، توانایی رقابت و کشمکش بین افراد و گروهها و بکارگیری زور و اجبار علیه همنوعان است که اتفاقاً مفهوم غربی و سیاسی آن بیش از دیگر موارد بر این بخش تکیه کرده است. لیکن بدون حضور قدرت در تمام شئون زندگی بشر امکان حرکت و تغییر و رفع موانع و رشد و پیشرفت عملی و دستیابی به اهداف وجود نخواهد داشت.

اگر نیروهای پتانسیل ساده و ابتدایی و محدود در جریان حرکت   همسو و هم جهت باشند یا بتوان هم جهت کرد ، قدرت شان افزایش می یابد . چون نیروی پتانسیل از مبدا به سوی مقصدی روان می شود همیشه بین مبدا تولید کننده یا نگهدارنده نیرو تا مقصد  جریان یافته؛ رابطه ای بر قرار است که این رابطه مفهومی از شکل جریان یافته قدرت است . اگر منبع ارسال کننده و جریان ساز نیروی پتانسیل بتواند از سطح  فردی به سطح سازماندهی شده و جمعی سوق یابد؛ رابطه ی ساده قبلی به رابطه ای نهادی تبدیل می شود و در این رابطه ارسال کننده و جریان ساز نیرو ؛می تواند بر اساس تجمع دقیق و محاسبه شده ،از نیرو های ساده و منابع محدود و سازماندهی و هم جهت ساختن آنها با الگو های مدون و برنامه ریزی شده عمل نموده و جریان قدرت را به سمت نتایج مورد نظر خود هدایت نماید.

هر نوع رابطه نمادی و جریان سازی نیرو های همسو و هم جهت به رابطه ای قدرتمند و اثر گذار تبدیل می شود. در صورتیکه دارندگان این رابطه نمادی بتوانند همگونی و هم جهتی نیروهای پتانسیل موجود را افزایش دهند و الگوی دقیق تری از مسیر جریان سازی را طراحی نمایند قدرت بیشتری را کسب خواهند کرد. از آنجا که نیرو های ساده و ابتدایی و محدود در جهان بصورت پراکنده و در جهت های متضاد وجود دارند بسیاری از منابع پتانسیل و نیرو های ساده نمی تواند آثار بزرگ را برای بشر ارائه نماید . اما در صورت همگونی و هم جهتی و سازماندهی شدن به قدرت های بزرگی تبدیل می شوند .

قدرت در درون روابط بین مجموعه ها و تجمع های گوناگون جریان می یابد و هر جا که تجمعی وجود داشته باشد و جریانی برقرار شود ؛ قدرت ظهور می یابد.فضای مجازی محیط و شرایط مناسب تجمع و تراکم داده ها و جریان سازی و همسو کردن جریان ها را بخوبی دارا می باشد و به یکی از بزرگترین منابع تولید قدرت تبدیل شده است. با گذشت زمان و با محدودیت موجود در منابع طبیعی بتدریج منابع قدرت در حوزه تمدنی بشر از اهمیت بیشتری بر خوردار شده است و بسیاری از جوامع بشری برای کسب قدرت بیشتربه سراغ بهره گیری از حوزه های تمدنی جدید می روند.

 یکی از منابع قدرت تمدنی حوزه رسانه و ارتباطات و فضای نوین ارتباطی است .خطوط ارتباطی توسط رسانه ها؛ دسترسی در حوزه های تمدنی و راههای نفوذ و انتقال و دریافت اطلاعات را فراهم کرده است و شبکه های ارتباطی و رسانه ای موجب پیشرفت تمدن ها شده اند. پدیده شبکه ای شدن جوامع از طریق شکل گیری شبکه های ارتباطی ضمن تشخیص مرزهای فرهنگی و هویتی، حوزه تأثیرگذار خود را آشکارتر نموده است. شبکه های اجتماعی در هر یک از حوزه های فرهنگی، مرزهای سرزمینی و هویتی را تعریف می نمایند و در صورت بهره گیری منابع موجود در این محدوده ها و جریان سازی آنها قدرت و توانایی این حوزه های فرهنگی آشکارتر می شود. مرزهای سرزمینی و هویتی جوامع به مرزهای شبکه های ارتباطی تقلیل یافته است و حضور فعال در شبکه های ارتباطی، دنیا را به دو دسته کلی دارندگان فضا و شبکه های ارتباطی و بازماندگان از فضای ارتباطی تبدیل کرده است.

دارندگان فناوری ؛ آرایش شبکه ها را به سمت منافع حداکثری خود و عبور از مرزهای طبیعی و هویتی تنظیم کرده اند؛ در شرایط جدید فضای قدرت جهانی بر بستر فناوری های نوین و توسعه شبکه های ارتباطی در فضای مجازی قرار گرفته است و نیروی این فضای جدید از منابع تمدنی، زیرساخت فنی، هویت و محتوا و فرهنگ و از نهادسازی و شبکه بندی و تشکیلات و سازماندهی برای جریان سازی در این فضا تشکیل می شود. هر ملتی که بتوانند هویت و محتوای فرهنگی خویش را بر روی این زیرساخت ها سازماندهی و به جریان اندازند به همان نسبت می تواند دارای قدرت افزوده باشد. تراکم امکانات فنی در بستر فضای مجازی  نشان میدهد که اکثر امکانات فنی و زیرساخت ها ؛ متخصصین ؛ محتوا و سایتها و پرتال های موجود در فضای مجازی به حوزه تمدن غربی متکی است و بنابراین پتانسیل در این حوزه به نفع کسب قدرت در حوزه تمدنی غرب خواهد بود. غرب سالاری در فضای مجازی کلیه شبکه های ارتباطی و رسانه ای و سایت ها و پرتال ها و نشریات و امکانات و کلیه تقاضاهای شهروندی را اداره و پاسخگویی می کند. در نظم نوین و نظام نوین فناوری نوع محتوا، صاحب محتوا، اثر محتوا، ارزش محتوا، و ... از اهمیت دوم برخوردار است ، چرا که ورود هر یک از موارد فوق پتانسیلی ایجاد می کند که پایه قدرت است و لذا کافیست با سازماندهی و جهت دهی هر یک از این ظرفیت ها آن را در مسیر تولید قدرت قرار دهیم.در نتیجه از ناهمگونی ها ، بی ربط ها، بی خاصیت ها، همگونی ها، ربط ها، و خواص بسیار عالی  و موثر خواهیم یافت.

قدرت عرصه ای جدا از زندگی روزمره نمی باشد و تمام فعالیت های روزانه مردم جز با بهره گیری از قدرت امکان پذیر نمی باشد.برای آنها که جز هدف مادی و غرض دنیایی هیچ غایتی وجود ندارد؛ داشتن قدرت در راستای تأمین اهداف مادی شان است و هدف آنها از داشتن قدرت رسیدن به بیشترین خواسته های مادی است. پس آنها هدف و غایتی که دنبال می کنند رسیدن به همان فایده و اثر و بهره دنیایی آن است. در این دسته افراد یا جوامع هدف و اثر قدرت با یکدیگر یکی است و هدف تا حد درجه منفعت مادی تنزل یافته است.در حالیکه در بین افراد و جوامع الهی هدف و اثر قدرت متفاوت است.

3-6-       همگرایی فناوری ها در قدرت یابی

رشد هر یک از فناوری های نوین تاثیر گسترده ای در قدرت یابی جهانی خواهد داشت.توانایی های انسانی در حلقه فناوری های نوین احاطه شده است.سرعت پردازش اطلاعات و تغییرات و تهدیدات محیطی لزوم طراحی سامانه های فرماندهی و کنترل را دو چندان می نماید . فرماندهی و کنترل در این سامانه ها نتیجه همگرایی فناوری های نوین اطلاعاتی و ارتباطی و دانش پیشرفته در حوزه های نانوتکنولوژی و بیو تکنولوژی و... است.[v]

سامانه های مدرن با استفاده از همگرایی فناوری های نوین تا حد چشمگیری از اثر بخشی بالایی برخوردار خواهند بود.بیشترین اهمیت این همگرایی در حوزه امنیت ملی کشورها و مقابله با بحران ها است.پیوند داده ها و اطلاعات و پیش بینی تهدیدها و بحران ها و آمادگی برای دریافت آخرین گزارشات بموقع حسگرها و وجود پردازشگرهای سریع و خطوط ارتباطی باند پهن و مانیتور ارتباط ماشین ها و انسان ها در فضای سایبر ، تجمیع توانایی ها و افزایش قدرت اداره و کنترل محیط را به همراه دارد.پارادایم C4Iدرپی همگرایی فناوری های نوین در سامانه های مدرن و برای دستیابی به آخرین اطلاعات و رصد و افزایش توانایی تصمیم گیری یا فرماندهی و کنترل بحران ها در سطوح راهبردی می باشد.در واقع پارادایم C4Iباید از تجمع داده های پایدار و یا ناپایدار در قالب سازماندهی قدرتی را بنا کند که تاکنون از آن بی بهره بوده است.

4-        اصول اساسی قدرت یابی

C4Iبرای بدست آوردن نتایج مورد نظر بایستی به سه اصل اساسی قدرت یابی توجه نماید:

الف- تجمیع و تراکم( جمع آوری داده ها، بسته بندی داده ها، دسترسی آسان به داده ها، همگرایی داده ها و ...)

ب –جریان ( ایجاد زیر ساختی مناسب و متناسب با شرایط کاربران و امکانات کشور)

ج- مصرف ( تحرک تولید محتوای کاربر محور، ذائقه یابی، ذائقه سازی، نیازیابی، نیاز سازی ، مطلوبیت و ...)

برای افزایش قدرت فرماندهی و کنترل در همه سطوح راهبردی کشور لازم است کلیه امکانات و ابزارها و سازمان ها در بستر سامانه های تخصصی تجمیع وهمگرا و هماهنگ شوند . برای نمونه در حوزه رسانه های سنتی و رسانه های نوین سامانهIPmedia[vi]سامانه ای است که در معاونت رسانه مجازی سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران طراحی شده است و کلیه رسانه های موجود بر روی این سامانه ضمن افزایش توانایی ها ،قابل مدیریت و نظارت می باشد. طراحی سامانه های مشابه در کشور در دیگر سطوح راهبردی ضرورتی غیر قابل انکار خواهد بود. لذا توجه به سه اصل فوق و پلت فرم IPMediaگامی موثر در جهت ایجاد ابر داده ایران و اقدام جهت ایجاد رایانش ابری کشور است.

5-         قدرت یابی رسانه درسیستم IPMedia

محیط فضای مجازی ، محیطی رقومی ، هوشمند و فرمان شناس است .در آینده بخش بزرگی از فرآیند عظیم محیط سایبر متعلق به رسانه های نویناست ، مجموعه ای ازفناوری ارتباطی در فضای مجازی ، تولید و انباشت اطلاعات، مولتی مدیا، سازمان دهی شبکه ای ،سرویس های آنلاین، اشتراک گذاری محتوا، کاهش زمان ؛ حذف مکان و فاصله ، خطوط پر سرعت انتقال داده، تعامل کاربران شبکه های اجتماعی، محیط فراگیر هوشمند که موجب پدید آمدن تحول وسیع ارتباطی؛ اطلاعاتی وتعاملی  شده است،  همگرایی پلت فرم ها و گونه های رسانه ای که قادر است همگی را در یک محیط و با تمام ظرفیت به نمایش در آورد . در این شرایط همه فناوری های رسانه ای تلاش دارند سهم خود را در نشر اطلاعات ، تحویل محتوی و ارائه خدمات افزایش دهند ، فناوری های جدید الورود بر روی جغرافیای ایران و توسعه باند پهن امکاناتی را به مردم ایران خواهد داد که کفه ترازوی سهم اوقات فراغت مردم را به نفع رسانه های نوین تغییر دهد . از سوی دیگر برای اجرایی کردن راهبرد اساسی نظام جمهوری اسلامی باید سیاستافزایش چرخه اطلاعات در داخل کشور و کاهش ترافیک بین المللی را مد نظر داشت و توجه به شرایط محتوایی ، حقوقی ، فنی ، خدماتی ، امنیتی ، علمی و اقتصادی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران موجب می گرددکه الزامات ذیل را در نظر بگیریم :

1-      عدم تفکیک رسانه های رادیویی و تلویزیونی با دنیای مجازی و دنیای داده ها .

2-      حذف مرز بین رسانه و غیر رسانه در تعاملات ارتباطی، به نحویکه گسترش رسانه بعنوان رسانه، امری کاربردی نیست بلکه رسانه بعنوان بستر فناوری ، عرصه زندگی محسوب می شود.

3-      فراهم بودن دسترسی آسان کاربران به انواع رسانه های جدید در فضای ارتباطی (با توجه به حضور قدرتمند رقبای خارجی در این فضا).

در عصرفن آوری های نوین ارتباطی ، قدرت رسانه ها در سطوح مختلف مردمی ؛ ملی و فرا ملی جریان می یابد. تحول در شيوه زندگي و ارتباطات ، لزوم فهم و شناخت توان ارتباطي را جدی تر ساخته است.فضای مجازی بیش از گذشته نیازمند برنامه ریزی تخصصی می باشد و رسانه ها بیش از پیش با محیط سایبر ترکیب می شوند. در صورت عدم شناخت دقیق این ترکیب، اختلال هاي ارتباطي و معرفتي بوجود خواهد آمد.حکومت ها مجبورند علاوه بر برنامه ریزی برای تولید محتوا ؛ به  چگونگی توزیع  محتوا نیز بیاندیشند.در این شرایط بکارگیری ابزارها ؛برای ارائه سرویس؛  بر اساس  درخواست مخاطب یا مشتری خواهد بود ومحتوا در درون سرویس ها مستتر می شود  فضای نوین ارتباطی کشور ما بایستی محیطی سازمان یافته و رسانه ای داشته باشد تا بستر مبادله اطلاعات و ارتباطات قرار گیرد. رسانه های نوین بدلیل فرامنطقه ای بودن و قابلیت عبور از مرزهای جغرافیایی، کاربران را بصورت شهروندان فضای مجازی شناسایی می نمایند. هر فردی که به شبکه ارتباطی رسانه های نوین می پیوندد شهروندی ، دارای هویت گروهی یا خرده فرهنگی است که سرویس ها و خدماتی در اختیار او قرار می گیرد.

ملت  ما بیشترین دارایی و منابع از حوزه تمدنی ایرانی و اسلامی را داراست و می تواند با حضور اندیشمندانه در فضای نوین رسانه ای به موفقیت ها و پیشرفت های بزرگی دست یابد (البته با نگاه به نهضت نرم افزاری). این موارد موجب می گردد تا به سمت رسانه ای حرکت کنیم که قابلیت های ذیل را داشته باشد :

1-رسانه مبتنی بر شبکه باشد.

2-رسانه مبتنی بر سرویس و خدمات باشد.

3- تکینگی (singularity) تجهیزات دریافت ،مختص کشور ایران باشد ( ریل اختصاصی و بومی برای حرکت اطلاعات ، محتوی و سرویس )

4-      قابلیت مدیریت محتوی از تولید تا مصرف از طریق نرم افزار و میان افزار برای متولی امر فراهم باشد و تحت هیچ شرایطی اعم از تحریم ها و...سامانه مدیریت دستخوش تغییرات اساسی نگردد.

5-      از نظر سخت افزاری و نرم افزاری کاربر پسند و بومی باشد تا امکان تغییر و توسعه توسط عناصر خودی فراهم باشد .

6-      قابلیت اعمال تنظیم مقررات توسط حاکمیت وجود داشته باشد .

7-      توانایی ترکیب دنیای اطلاعات و دنیای رسانه را داشته باشد .

8-      امکان بهره گیری از منابع زیرساخت فنی موجود ، محتوای بومی و تخصص های ایرانی برای افزایش بهره وری ملی وجود داشته باشد .

انتقال محتوای چند رسانه ای و کانال های رادیویی و تلویزیونی و خدمات دیداری و شنیداری، نیازمند شبکه ای با توانایی ارائه ظرفیت بالای محتوا است و پلتفرم رسانه مهر (IPMedia) در ایران توانسته است از ظرفیتهای فعلی وموجود در زیرساخت کشور برای ارایه خدمات استفاده نماید. در نتیجه فرصتی برای متخصصان رسانه ملی و ارتباطات کشور فراهم شده است تا بر اساس دانش بومی و زیرساخت  موجودارتباطی ، بستر مناسبی برای ارتباطات نوین طراحی و اجرا نمایند.

سه ویژگی مهم رسانة مهر که سیاستگذاران را برای طراحی و دستیابی به آینده موفق یاری می‌دهد اینست که این سیستم مراحل طراحی و آزمایش را سپری نموده و از مرحله ایده به مرحله دیده رسیده و اجرایی است . هم چنین این پلاتفرم آماده است تا با سیاستگذاری شورای عالی فضای مجازی و تقسیم کار و جا نمایی هر یک از افراد حقیقی و حقوقی کشور فعالیت ایجابی داشته باشد و ویژگی بومی بودن آن به سیاستگذاران و متخصصین کشور فرصت می‌دهد آرمان‌ها و اهداف عالیه نظام را بدون دغدغه و دخالت‌های خارجی در حداقل زمان و حداقل هزینه طراحی و گسترش و اجرا نمایند

6-       نتیجه گیری:

در دنیای امروز فناوری اطلاعات و ارتباطات و رایانه های قدرتمند و سریع و بکارگیری هوش مصنوعی عناصر اصلی بکارگرفته شده در سیستم های مدرن برای سازماندهی و مدیریت در دستیابی به اهداف است.C4Iپارادایم سازمان دهی قدرت با توجه به عناصر نوین قدرت سازی و قدرت یابی و بکارگیری راهبردی آن در مقابله با شرایط محیطی متغییر است.قدرت از طریق سازماندهی و مهار نیروها و انرژی ها و رها سازی نیروها و به جریان انداختن آنها در راستای اهداف تعیین شده عمل می نماید و انجام این فرایند موجب توسعه و پیشرفت بشر می شود.C4Iپارادایمی است که می کوشد عناصر نوین قدرت یابی در جهان امروز را مانند رایانه ها و رایانش ابری وسیستم های مخابراتی و ارتباطی وهوش مصنوعی و...را بصورت راهبردی بهره گیری نماید.در دهه های اخیر کشورهای توسعه یافته به کمک فن آوری های ارتباطی و رایانه ای توانسته اند منبع جدیدی از قدرت را در فضای مجازی پدید آورند. تولید قدرت از به حرکت در آوردن تجمع ها و تراکم ها بوجود می آید.قدرت در حوزه عرضه، تغییر ماهیت داده است و بصورت کالا و خدمات و منفعت عرضه می شود. قدرت عرصه ای جدا از زندگی روزمره نمی باشد.سامانه های مدرن با استفاده از همگرایی فناوری های نوین تا حد چشمگیری از اثر بخشی بالایی برخوردار خواهند بود.بیشترین اهمیت این همگرایی در حوزه امنیت ملی کشورها و مقابله با بحران ها است. برای افزایش قدرت فرماندهی و کنترل در همه سطوح راهبردی کشور لازم است کلیه امکانات و ابزارها و سازمان ها در بستر سامانه های تخصصی تجمیع وهمگرا و هماهنگ شوند . برای نمونه در حوزه رسانه های سنتی و رسانه های نوین سامانه IPmedia  سامانه ای است که در معاونت رسانه مجازی سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران طراحی شده است و کلیه رسانه های موجود بر روی این سامانه ضمن افزایش توانایی ها ،قابل مدیریت و نظارت می باشد.عدم وجود فن آوری مناسب مانع اصلی کسب قدرت نیست بلکه مانع اصلی دستیابی به قدرت؛ عدموجود طراحیو تأمین زیرساخت ها و عدم ایجاد جریان حرکت و مرحله ناتوانی در ذهن سازی و ناتوانی در مبادله اطلاعات است.آمادگی جوامع در شناخت و دسترسی به منابع پتانسیل و سازماندهی زیرساخت ها و طراحی و آماده سازی آنها برای پردازش و به حرکت درآوردن منابع و افزایش مبادله اطلاعات و توانایی ذهنی سازی و هم سو کردن افراد اجتماع موجب پدید آمدن تحولات و کسب و بازیابی توانایی ها می شود. بدین دلیل است که پیشرفت جوامع با اعمال اقتدار و قدرت بیرونی حاصل نمی شود بلکه نیازمند طی مراحل فرایند سازماندهی قدرت در هر جامعه می باشد.

 

منابع:

کیک قدرت /نویسنده لطف اله سیاهکلی- محسن فردرو/انتشارات مه آسا/1391

پاردایم های حاکم بر جنگ های آینده –موسسه آموزشی  و تحقیقات صنایع دفاعی- مرداد 1385

نخبگان قدرت/ سی. رایت میلز/ مترجم بنیاد فرهنگی پژوهشی غرب شناسی/ انتشارات فرهنگ مطلوب 1388

گفتارهای قدرت از هابز تا فوکو/ باری هیندس/ ترجمه مصطفی یونسی/ شیرازه1390

قدرت در عصر اطلاعات از واقع گرایی تا جهانی شدن/جوزف.اس.نای/ ترجمه سعید میرترابی/ پژوهشکده مطالعات راهبردی 1387

مناطق و قدرت ها/ باری بوزان- اُلی ویور/ ترجمه رحمان قهرمان پور/ پژوهشکده مطالعات راهبردی1388

مدیریت در فضای نوین ارتباطی/ لطف اله سیاهکلی- محسن فردرو/ انتشارات عباسی1390

تهدیدات و بازیگران جدید در امنیت بین الملل/ الکه کراهمان/ گروهی از مترجمان/ پژوهشکده مطالعات راهبردی1387

تکنوپولی –تسلیم فرهنگ به تکنولوژی/ نیل پُستمن/ ترجمه دکتر صادق طباطبایی/ انتشارات اطلاعات1390

فهم آینده- بازشناسی روندهای مؤثر بر تصمیم گیری بهتر/ گردون آدام/ ترجمه دکتر طیبه واعظی/ پژوهشکده مطالعات راهبردی 1390

پیرامون وحی و رهبری/ آیت الله جوادی آملی/ انتشارات الزهرا1368

وحی و نبوت- مقدمه ای بر جهان بینی اسلامی/ استاد شهید مرتضی مطهری/ انتشارات صدرا 1357

توسعه اجتماعی/ جمعی از مترجمان/ پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم تحقیقات و فناوری1387

دولت های شکننده و امنیت انسانی/ دکتر محمود یزدان فام/ پژوهشکده مطالعات راهبردی1390

مقدمه ای بر قدرت ملی - مبانی، کارکردها، محاسبه و سنجش/دکتر سید هادی زرقانی/ پژوهشکده مطالعات راهبردی1388

قدرت افکنی –الزامی برای بازدارندگی/ محمود عسگری/ پژوهشکده مطالعات راهبردی 1391

توسل به زور در روابط بین الملل- از دیدگاه حقوق بین المللِ عمومی و فقه شیعه/ حمید حیدری (حاجی حیدری)/ انتشارات اطلاعات 1376

تغيير اجتماعي و توسعه ، نويسنده الوين ي . سو - مترجم : محمود حبيبي مظاهري - ناشر : انتشارات پژوهشكده مطالعات راهبردي ، چاپ 1378

ارتباطات.افکارعمومی.جنگ روانی –  علی اکبر رضایی، محسن فردرو- انتشارات عباسی1388

سرمایه اجتماعی و توسعه در ایران(مجموعه مقالات)-انتشارات موسسه تحقیقات و توسعه علوم انسانی1387

اصول مدیریت - هرولد کونتز،سیریل اودائل،هاینز ویهریخ –ترجمه محمد علی طوسی، سید امین اله علوی، علی اکبر فرهنگی، اکبر مهدویان- نشر مرکز آموزش مدیریت دولتی1372

عصر اطلاعات –مانوئل کاستلز- ترجمه احد علیقلیان، افشین خاکباز- انشارات طرح نو1380

کاربرد نظریه های ارتباطات –سون ویندال، بنو سیگنایزر، جین اولسون- ترجمه دکتر علیرضا دهقان- مرکز مطالعات و تحقیقات رسانه1376

جامعه اطلاعاتی –دکتر منوچهر محسنی –نشر دیدار 1386

تئوری های سازمان و مدیریت- هربرت جی.هیکس، سی.ری گولت- ترجمه دکتر گوئل کهن- انتشارات اطلاعات1380

شناخت ارتباطات جمعی –ملودین دفلور،اورت ای. دنیس- ترجمه سیروس مرادی- انتشارات دانشکده صدا و سیما1387

اصول سياست فرهنگي جمهوري اسلامي ايران ، دفتر طرح و برنامه ريزي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ، تهران

مبانی استراتژی فرهنگی-دکتر محمد باقر بابایی-دانشکده فرماندهی و ستاد

 


[i]paradigm

[ii]پاردایم های حاکم بر جنگ های آینده – موسسه آموزشی  و تحقیقات صنایع دفاعی- مرداد 1385 ص 19

[iii]ژول بارکر به نقل از منبع پیشین ص29

[iv]پاردایم های حاکم بر جنگ های آینده – موسسه آموزشی  و تحقیقات صنایع دفاعی- مرداد 1385 ص41

[v]اصطلاح NBICمفهومی اساسی در اشاره به فناوری های نوین است.nano Technology-Bio Technology-Information Technology-Cognitive sciences

[vi]IPMediaبه مفهوم رسانه بر روی پروتکل اینترنت است( و نسل توسعه یافته IPTVاست به معنای تلویزیون بر روی پروتکل اینترنتی) که معاونت رسانه مجازی سازمان صدا و سیما با عنوان رسانه مهر طراحی و راه اندازی نموده است.