- پیاده روی در محدودهی بازار تهران؛ حتی اگر به قصد خرید هم نباشد؛ لذت بخش است. جنب و جوش مردم؛ به ویژه سر ظهر که هر کس ساندویچ به دست یه گوشهای نشسته و خریدهایش را ارزیابی میکند! روحیه بخش است. در بازار؛ زندگی جریان دارد.
- چند روز قبل این فیلم را با موبایلام گرفتم. پیرمردی که با هنر روپایی زدن نظر مردم را جلب میکرد تا لقمه نانی برای خانوادهاش شود. ماشاءالله! تن و بدنش سلامت!
پی نوشت:
-
کسب و کار و تجارت
حلال به ویژه اگر بر مبنای تولید ملی باشد امری پسندیده؛ ضروری و مورد تأکید دین
است.
از مشکلات اساسی اقتصاد کشور؛ از بین رفتن روابط سالم تولید و عرضهی
کالاست.
- متأسفانه تفکرات شبه سوسیالیستی و روشنفکرانه سالهای اول پیروزی انقلاب توانست خود را بر اقتصاد کشور تحمیل کرده و زمینه ساز شکلگیری اقتصاد رانتی و غیرشفاف شود که تا امروز نیز ادامه دارد.
- رقابتهای ناسالم در عرصه اقتصاد، به ویژه نابرابری اطلاعاتی که در همهی دولتها به شکلی تکرار شده؛ انگیزههای مقدس جوانان را در این عرصه از بین برده است.
- به نظر من یک مفهوم مهم از «آزادی» همین است که اگر مجموعهای از جوانان علاقمند و باانگیزه بخواهند در عرصههای تولید و رونق کسب و کار وارد شوند؛ دولت توان «اعطای آزادی» برابر به آنها را دارد یا نه؟ و آیا میتواند امنیت آنان را تضمین کند؟ یا با هزار بهانه و سنگ اندازی آنان را منصرف می کند ؟
- این حقیقت تلخ متأسفانه گریبان همه دولتها و جریانهای سیاسی و رسانههای وابسته به آنان را گرفته است و جز با همدلی ملی حل نمیشود.
- دیروز یکی از سیاسیون خبر از فساد ۱۰۵ هزار میلیارد تومانی دولت می دهد . روزنامه های آن طرفی با آب و تاب آن را علیه دولت قبل تیتر یک می کنند . فردایش می گویند نه ! منظور او دولت فعلی است ! و دوباره روزنامه های این طرفی تیتر می کنند !! با ملت روپائی بازی نکنیم !!
- این اجماع مرکب به ناکارآمدی و فساد در کشور، به مراتب از ارسال فیلم های سیاه به جشنواره های خارجی که دیروز گفتم مخرب تر است.